به گزارش ایکنا، مراسم نکوداشت علی شیخالاسلامی، عالم ربانی، مفسر قرآن کریم و چهره ماندگار ادبیات فارسی، امروز، چهارشنبه 26 خرداد به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و سخنرانی جمعی از اندیشمندان به صورت مجازی برگزار شد. رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم در این مراسم طی سخنانی بیان کرد: من و استاد گرانمایه، آقای دکتر شیخالاسلامی بیش از چهل سال عهد دوستی داشتیم، اما در سالهای آخر عمر ایشان، متأسفانه یکدیگر را نمیدیدیم. زمانه بدی شده است. دوستان از هم دور میمانند و این بدان معنی است که بنیاد دوستی در زمانه سست شده است و دوستان تا هستند، کمتر وقت و فرصت دیدار یکدیگر را پیدا میکنند، اما تا آدمی هست، دوستی هم هست و وقتی دوستی این دیر خراب را ترک میکند، دوستانش افسوس و دریغ میخورند که چرا قدر صحبتش را ندانسته و دیدارش را غنیمت نشمردهاند. البته در سن و سالی که من هستم، رفت و آمد و دید و بازدید چندان آسان نیست و مشکل فقط این نیست که زمانه هم آدمیان را به خود و کارهای خود مشغول کرده است.
وی با اشاره به ابیاتی بیان کرد: «زهی زمانه ناپایدار عهد شکن، چه دوستیست که با دوستان نمیپایی؛ که اعتماد کند بر مواهب نعمت، که همچو طفل ببخشی و باز بربایی؛ بهزارتر گسلی هر چه خوبتر بندی، تباهتر شکنی هر چه خوشتر آرایی؛ به عمر خویش کسی کامی از تو برنگرفت، که در شکنجه بیکامیاش نفرسایی؛ اگر ز باد فنا ای پسر بیندیشی، چو گل به عمر دو روزه غرور ننمایی؛ ندوخت جامه کامی به قد کس گردون، که عاقبت به مصیبت نکرد یکتایی». آدمیان با عهد دوستی انسان شدهاند و هنوز هم حق دوستی را فراموش نکردهاند.
داوری گفت: من هم وقتی خبر درگذشت دکتر شیخالاسلامی را شنیدم، تکان خوردم و متأسف شدم و دریغ خوردم که چرا از صحبت ایام پیریلش که دوران فرزانگی هم بود، محروم ماندم. دکتر شیخالاسلامی ادیب و عارف بود و از خاندان علم و معرفت آمده بود و راه نیاکان را دنبال میکرد. شاید ادب و تواضع و رسم احترام به علم و معرفت را نیز از ایشان آموخته بود. این استاد ادبیات و معرفت، صاحب خرد عملی و اهل تدبیر هم بود، در زمانی که دانشگاهها به مدیران دانشگاهی پاسدار دانش و پژوهش نیاز داشتند قدم در میدان گذاشت. من به چشم خود آثار مدیریت ایشان را در دوران ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی دیدهام و از درایت و تدبیری که در دوره تصدی ریاست دانشگاههای علامه طباطبایی و تربیت معلم داشتند، کموبیش خبردار میشدم. ایشان در حل مسائل با نرمش و صبر و مدارا توانایی داشتند.
وی افزود: در کار درس و تدریس هم موفق بودند و مخصوصاً چون تجربه وعظ و خطابه داشتند، مطالب دشوار را به زبان بالنسبه آسان بیان میکردند. من یکبار دیگر این مصیبت را به خانواده ارجمند و فرزند گرامیشان آقای دکتر شیخالاسلامی تسلیت عرض میکنم. از ابتدا قرار نبوده است که آدمیان عمر جاوید داشته باشند و زندگی ما پایانی دارد، اما مردم میخواهند و حق دارند بخواهند که خوبان دیرتر بمانند. متأسفانه دکتر شیخالاسلامی از میان ما رفته است، اما یاد و نامش در دفتر دانش و دانشگاه زنده خواهد ماند. یکی از فضائل تاریخ این است که خوبی و بزرگی در آن محفوظ میماند. تاریخ حتی عظمتهای پوشیده را در وقت مقتضی آشکار میکند. از خداوند غفور و رحیم درخواست کنیم که روان پاک دکتر شیخالاسلامی را در پناه رحمت خود قرار دهد. ما هم به او سلام و درود بفرستیم.
در بخش دیگری از این مراسم، غلامعلی حداد عادل، به ایراد سخن پرداخت و گفت: آشنایی بنده با ایشان از سال 1348 آغاز شد. ایشان در کسوت روحانیت در سالهای قبل از انقلاب جزو استادان رشته زبان و ادبیات فارسی بودند. ایشان پس از پیروزی انقلاب سالها ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی را در دانشگاه تهران بر عهده داشتند. چند خصوصیت مثبت در ایشان بود؛ یکی آشنایی با گروه ادبیات فارسی و شناختی که نسبت به استادان داشتند که سبب شد مسئولیت ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی این فرصت را به ایشان بدهد که یک اتصال و پیوندی بین دوران قبل و بعد از انقلاب برقرار کنند.
وی افزود: دوم، روحانی بودن ایشان موجب شد که گروههای انقلابی بتوانند با ایشان ارتباط خوبی برقرار کنند و احاطه وی بر معارف اسلامی یک زمینه مناسبی برای اتصال با جوانها و دانشجویان و گروههای فعال انقلابی ایجاد میکرد. همچنین دکتر شیخالاسلامی شخصاً یک صبر و حوصله و آرامشی داشتند که این مانند یک محور تعادلی مانع افراط و تفریط میشد. بنده نیز معلم دانشکده ادبیات بودم و در دوران ایشان، یک آرامش و اعتدالی در دانشکده حاکم بود و استادان نیز این آرامش را احساس میکردند.
حدادعادل گفت: دکتر شیخالاسلامی مورد احترام همکاران خود بودند و در بین اهل ادب محترم بودند و در سالهای پس از بازنشستگی، ما در فرهنگستان، هر وقت زحمتی به ایشان میدادیم، ایشان هم چون به احوال و آثار شخصیتهای ادبی وقوف داشتند و هم میتوانستند در مورد آنها صحبت کنند، با خوشرویی درخواست ما را قبول میکردند.
در بخش دیگری از این مراسم، احمد نیلی احمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران به ایراد سخن پرداخت و گفت: امروز همه ما به نقش علم و تأثیر آن در توسعه پایدار کشورها آگاه هستیم و میدانیم مهمترین محصول دانشگاه نقش مهمی در پیشرفت مردم دارد؛ لذا کسانی که در این حوزه فعالیت دارند، نقششان را باید ارج نهیم و تبیین کنیم تا همه آیندگان بهتر بهره ببرند و هم ادای دین کرده باشیم. دانشگاه تهران نیز به خوبی این مسئولیت را انجام داده و سعی کرده وظایف خود را اجرا کند. دانشگاه جایی است که توانمندیهای افراد به خوبی روشن میشود؛ چون در یک فضا باز و رقابتی، افراد خود را عرضه کرده و دیگران به راحتی بدون حب و بغض میتوانند فعالیتهای این افراد را بررسی کنند.
وی افزود: نکته دیگر در باب دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است که بزرگان بسیار مهمی را به جامعه ایرانی و بینالمللی تقدیم کرده است و اینها توانستهاند اثر تعیینکنندهای در فضاهای مختلف داشته باشند. بنابراین تمام کسانی که در دانشگاه تهران فعالیت کردند و حضور داشتند نقششان بسیار بااهمیت بوده است و اینک باید به بررسی سوابق و عملکرد مرحوم دکتر شیخالاسلامی برسیم. ایشان دانشآموخته دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی بوده است و در سال 1350 به استخدام دانشگاه تهران درآمد و وظایف آموزشی و پژوهشی خود را به خوبی اجرا کرد.
نیلی تصریح کرد: ایشان از استادان بلندمرتبه و بنام ایران در عرفان اسلامی بودند و در این حوزه دروس متعددی را تدریس کرد و در قالب کتاب و مقاله انتشارات متعددی را به جامعه علمی کشور تقدیم کرد. یکی دیگر از اقدامات مهم و موثر مرحوم دکتر شیخالاسلامی حوزه مدیریت ایشان بود که در کنار فعالیتهای علمی از مدیران موفق و تأثیرگذار دانشگاه تهران بود. ایشان سه دوره ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی را بر عهده داشت. دانشکدهای که اساتید برجسته و دانشجویان پرسشگر دارد و اینکه بشود این دانشکده را در کمال آرامش هدایت کرد، بسیار ارزشمند است. مدیریت این دانشکده نیاز به افرادی دارد که به لحاظ علمی و اخلاقی شایسته باشند. قوت علمی به علاوه قوای اخلاقی و شخصیت انسانی ایشان موجب شد که بتواند این دانشکده را طی سه دوره مدیریت کند و دانشگاه تهران از دوران مدیریت ایشان بسیار راضی است.
وی بیان کرد: ایشان در ریاست دانشگاه علامه نیز موفق بود و خصوصیاتی که موجب شد به عنوان رئیس دانشکده ادبیات موفق باشد، به اتکای همین خصوصیات دوران مدیریت موفقی را نیز در دانشگاه علامه داشت که رضایت مجموعه آن دانشگاه را نیز در پی داشت. ایشان رئیس دانشگاه خوارزمی نیز بوده و دروان موفقی را سپری کرده است. جامعه علمی کشور از استاد شیخالاسلامی به نیکی یاد میکنند و میتوان گفت آنچه امروز توانسته دانشگاه تهران را سرفراز کند، مرهون این اساتید و مدیریتها است.
انتهای پیام