به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی، دبیر کارگروه قرآنی قرارگاه فرهنگی خاتمالاوصیاء(عج) در گفتوگویی با محمدمهدی بحرالعلوم، استاد و مدرس حفظ قرآن، به بررسی موانع و چالشهای پیش روی تحقق تربیت 10 میلیون حافظ قرآن کریم پرداخت.
در این گفتوگو که در استودیوی ایکنا انجام شد، یکی از مهمترین موانعی که باعث عدم تحقق شعار 10 میلیون حافظ قرآن شده، شکل نگرفتن گفتمان قرآنی در کشور و نداشتن ساختار مربوط به حفظ در نهادهای دولتی بیان شده، همچنین در این گفتوگو بر لزوم پیادهسازی مکتب شهید سلیمانی در عرصه حفظ قرآن تأکید شده است، به این معنی که اگر در مکتب شهید سلیمانی، فرمانده پیشاپیش لشگریان به میدان میرود، در عرصه حفظ قرآن نیز فرماندهان و طراحان این عرصه باید پیشاپیش قرآنآموزان به امر حفظ قرآن وارد شوند. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
محمدمهدی بحرالعلوم: یکی از رهنمودهای مقام معظم رهبری در سال 1390، بحث تربیت تعداد خاصی حافظ در کشور بود. معظمله در مطالبه خود به تربیت 10 میلیون حافظ قرآن اشاره داشتند؛ تعیین این رقم در کشور سؤالات زیادی را در ذهن مخاطبان ایجاد کرده است؛ از سال 1390 تا کنون فعالیتهایی انجام شده اما با همه تلاشهای صورت گرفته متأسفانه این خواسته مقام معظم رهبری هنوز تحقق پیدا نکرده است. لازم دیده شد تا گفتوگویی با صاحبنظران این حوزه داشته باشیم. امروز هم در خدمت حجتالاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی، رئیس سابق مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه و دبیر کارگروه قرآن قرارگاه فرهنگی خاتمالاوصیاء(عج)، هستیم. قبل از ورود به بحث، باید به دستاوردها بپردازیم. شما در ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن هم عضویت داشتهاید، ابتدا مقداری در این خصوص صحبت کنید که چه اقداماتی انجام شده و تا کجا پیش رفتهایم؟
سیدمصطفی حسینی: قاعدتاً نمیتوانیم بگوییم هیچ حرکتی در این مدت صورت نگرفته است، شاید آن چیزی که باعث شد رهبر معظم انقلاب 10 میلیون حافظ قرآن را مطالبه کند، حجم فعالیتهای انجام شده بود. بعد از اینکه ایشان در سال 73 یک میلیون حافظ قرآن را مطالبه کردند، با 18 سال فاصله به این نقطه رسیدند که مطالبه 10 میلیون حافظ قرآن را داشته باشند و در همان سخنرانی هم خودشان اشارهای کردند و فرمودند با توجه به این کارهایی که آغاز شده، توقع ما بالا رفته است، الان باید 10 میلیون حافظ داشته باشیم.
یقیناً کشور ما و مجموعههای قرآنی رو به جلو هستند، وقتی به گذشته خودمان در زمینه حفظ نگاه میکنیم، میبینیم که در روزگار نه چندان دوری، به ندرت افرادی در کشور حافظ کل قرآن بودند. شاید در تهران بزرگ تعداد کل حافظان قرآن به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسید. اینکه امروز دهها هزار حافظ کل قرآن در کشور داریم یا افرادی که در مسیر حفظ کل قرآن هستند، نشانگر این است که حرکتی آغاز شده است. اما اینکه چقدر این حرکت منطبق با توقع مقام معظم رهبری است، باید بگویم نمره کنونی نمره قبولی نیست.
بیشتر بخوانید:
بحرالعلوم: اینکه این سؤال را پیش از بررسی موانع تحقق بیان کردم، به خاطر این بود که برخی مواقع میخواهیم زود به هدف برسیم. وقتی از یک فعالیت تقدیر نشود، ممکن است این گمان به وجود بیاید که فعالیتها نادیده گرفته شده است و سرخوردگیهایی پیش بیاید. لذا قبل از بررسی موانع باید به دستاوردها پرداخت و زحمات را پاس داشت.
حسینی: بله؛ بنده و افرادی که در سن و سال ما هستند و فرزندان انقلاب نامیده میشویم در دورهای با قرآن آشنا شدیم که مصادف با اواخر دهه 60 بود. در آن دوران رؤیایمان این بود که حافظ کل قرآن شویم. به یاد دارم در مجمع الحفاظ در گوشهای از شهر زنجان، قرآن را حفظ میکردیم. یکی از دوستان موفق شد سوره بقره را حفظ کند. با اینکه او حافظ قرآن نشده بود، ما از خوشحالی در پوست خودمان نمیگنجیدیم. خوشحال بودیم که در جمعی قرار داریم که کسی توانسته سوره بقره را حفظ کند. در آن دوران باورکردنی نبود که قرار است در طول 10 یا 20 سال تعداد زیادی حافظ کل قرآن شوند.
وقتی درست برنامهریزی، فرهنگسازی و گفتمانسازی نمیکنیم بیش از اینکه از دستاوردهایمان خوشحال باشیم، سرخوردگی به وجود میآید. وقتی قرار شد افرادی برای مطالبهای مانند تربیت 10 میلیون حافظ قرآن برنامهریزی کنند، اما اکثریت آنها حافظ قرآن نبودهاند یا با پیچ و خمهای حفظ قرآن آشنا نیستند، کار پیش نخواهد رفت، چون همان افراد برنامهریز گمان خواهند کرد همانطور که با ارادهای در یک روز مذهبی میلیونها نفر را جمع میکنند، با یک فراخوان هم میتوانند 10 میلیون حافظ قرآن داشته باشند. آن وقت وعدهها شروع میشود و همین یکی از آسیبهایی است که نرسیدن به موفقیت را به دنبال دارد.
محمدمهدی بحرالعلوم: امروز آمار دقیقی از تعداد حافظان قرآن در کشور موجود نیست؛ البته جسته گریخته مواردی شنیده میشود و با توجه به اینکه تعاریف حفظ قرآن متفاوت است، برخی اوقات آمار میلیونی هم مطرح شده، مثلاً میگویند یک میلیون حافظ داریم، اما وقتی واکاوی میکنیم، متوجه میشویم که حافظ یک جزء و نیم جزء و ... هستند، در صورتی که تلقی مخاطب این بوده که حافظ کل هستند. در ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم در حال تدوین «آر اف پی» در یک سامانه هستیم تا اطلاعات جامعی از حافظان قرآن تجمیع شود. به هر حال میدانیم که راه زیادی در پیش داریم. سؤال این است که چرا موضوع تربیت 10 میلیون حافظ قرآن بعد از 10 سال به صورت نهضتگونه اتفاق نیفتاده است؟ وقتی مقام معظم رهبری فرمودند که ما 10 میلیون حافظ میخواهیم، قرار نیست این امر در یک افق 100 ساله محقق شود. معظمله به زمان تحقق اشاره نکردند، اما حداقل میتوانیم آن را برای گام دوم انقلاب مطرح کنیم و بگوییم گام دوم انقلاب، گام تحقق این مطالبه مقام معظم رهبری است. این هدفگذاری زمانی، مناسب است یا خیر؟
حسینی: اگر اجازه بدهید از بخش اول صحبتهای شما صحبت را آغاز کنم که به نوعی مطالعه موانعی است که بر سر راه تحقق این آرمان وجود دارد؛ اگر این موانع رفع نشود، نمیتوانیم بگوییم که این افق 10 یا 20 یا 40 ساله محقق میشود. الان اگر بخواهم مثالی بزنم، وضعیت توجه مردم به حوزه بهداشت و سلامت را در مقایسه با 40 سال قبل بیان میکنم. بخشی از توجه مردم به بهداشت و سلامت مرهون حاکم شدن گفتمان سلامت در جامعه است، یعنی عملکرد فعالان و کنشگران هم در بخش حاکمیتی و هم در بخش مردمی نسبتاً درست و موفق بوده است. رسانه، آموزش، خانواده، تبلیغات محیطی، اطلاعرسانی و مواردی از این دست سبب شده است که مردم بیشتر مراقب سلامتشان باشند.
در موضوع قرآن مجموع کارهایی که در حوزههای مختلف از کارهای رسانهای تا آموزشی، تبلیغی و ترویجی و ... انجام شده است، نتوانسته یک گفتمان قرآنی را در کشور حاکم کند. شاید امروز قرآن به عنوان کتاب مقدس و گفتمان قرآن به عنوان گفتمان کتاب مقدس در جامعه حاکم باشد، اما در باب مطالعه ایستار موجود قرآنی جامعه، وجود ندارد. در ارتباط با اهل بیت(ع) وقتی ایستار را مطالعه میکنیم، میبینیم مردم اعتقاد راسخ به اهل بیت(ع) دارند. در لایه بعدی محبت و انس به اهل بیت(ع) دارند. حالا آشنایی با معارف اهل بیت(ع) و بحث عمل کردن به این معارف قدمهای بعدی است؛ اما در موضوع قرآن همانگونه که اعتقاد راسخ به قرآن وجود دارد، هنوز درصد قابل توجهی از جامعه وارد عرصه انس با قرآن نشدهاند، یعنی ممکن است بسیاری از اقشار، قرآن را به عنوان کتاب مقدس قبول داشته باشند، اما خود را به روخوانی، فهم و معانی این کتاب ملزم نمیدانند. کسی که هنوز روخوانی قرآن را نمیداند و الزام آن را احساس نمیکند، چگونه در این راه گام برمیدارد.
بحرالعلوم: حفظ قرآن در فرهنگ عمومی کشور ما چندان جایگاهی ندارد. شما به بحث بهداشت و سلامت اشاره کردید. بهداشت و سلامت در حوزه جسم و ملموس است؛ در حوزه فعالیتهای دینی در ایام محرم و صفر کوچهها سیاهپوش و آماده میشود، اما در مورد حفظ قرآن این حرکت به وجود نیامده است.
حسینی: اجازه بدهید یک قدم به عقب برگردیم. در مورد خواندن قرآن، آیا افکارسنجی انجام شده که بگوییم در ماه رمضان که بهار قرآن است چند درصد از مردم الزام به خواندن قرآن دارند؟ بر اساس آمار چه درصدی از مردم به روخوانی قرآن به صورت روان و کامل آگاه هستند؟
بحرالعلوم: باید بپذیریم که در این مورد گفتمان یا فرهنگ عمومی در کشور وجود ندارد. پس باید از کجا آغاز کنیم؟
حسینی: از همان نقطهای که در باب آموزش شروع کردیم؛ اگر خاطرتان باشد از جایی به بعد سواد نداشتن در کشور دون شأن و مشکلساز بود. کسی که سواد نداشت از چشمها میافتاد و جایگاه اجتماعی او زیر سؤال میرفت. در همین راستا نهضت سوادآموزی راهاندازی شد و حتی پیرمردها و پیرزنها هم به سمت تحصیل پیش رفتند. در راهنمایی و رانندگی نیز وضعیت همینگونه است. روزگاری در کشور کسی کمربند ایمنی را نمیبست و این کار ناهنجاری نبود، اما اگر امروز کسی پشت فرمان بنشیند و کمربند را نبندد، همه به او تذکر میدهند و علاوه بر این، در صورت ادامهدار بودن اتفاقات دیگری برای او میافتد.
ضرورت انس با قرآن و فهم آن نیز به همین صورت است. ما حوزویان، دانشگاهیان، قرآنیان و اهالی رسانه نتوانستهایم این امر را فراگیر کنیم. با وجود هنر رسانه بحث کمبود آب به گونهای نشان داده میشود که مخاطب در لحظه احساس گناه میکند که چرا آب مصرف کرده است، اما این عطش را در زمینه قرآن و گفتمان قرآنی ایجاد نکردهایم. پیامبر(ص) توانست این کار را انجام دهد و چنان حلاوت قرآن را به مردم چشاند که مردم گرایش پیدا کردند.
بحرالعلوم: شما به چند موضوع اشاره کردید. بحث گفتمان و فرهنگ، مقدمات حفظ قرآن که در کشور ضعیف است و نیز پیامبر(ص) و الگو بودن خواص برای گرایش مردم به حفظ قرآن. به نظر میرسد در مورد آخر در کشور ما به جز مقام معظم رهبری هیچیک از خواص اقدامی را برای گرایش مردم به سمت قرآن انجام ندادهاند.
حسینی: مسئله بسیار مهمی است؛ وقتی بنده به یک کار باور داشته باشم، آن را در محیط اجرا میکنم. اگر مدیر یک شرکت اقتصادی باشم و به این نتیجه برسم که باید همکاران نماز اول وقت بخوانند، باید آنها را تشویق کنم که قرآن بخوانند. در نهایت چه بسا میزان افراد نمازخوان آن شرکت بیشتر از یک مجموعه دینی و مذهبی شود.
البته افرادی در لباس روحانیت یا در مقام مسئول قرآنی اعتقاد راسخی ندارند. این مورد را از کجا بفهمیم؟ این ایراد را به خودم وارد میدانم و به دوستان هم وارد است. افرادی مخاطب مستقیم مقام معظم رهبری بودند و معظمله صراحتاً اسم دستگاهها را اعلام کردند. اگر اهتمامی به این موضوع میداشتیم، به سمت حفظ قرآن میرفتیم. اگر بنده به عنوان کسی که برنامهریز امر حفظ قرآن هستم، حفظ قرآن را آغاز نکنم، آیا میتوانم از کشاورز، بقال، کاسب، پزشک و ... توقع داشته باشم که حفظ قرآن را آغاز کند؟ این روزها خیلی در مورد مکتب شهید سلیمانی صحبت میکنیم. آنچه ایشان را شهید سلیمانی کرد چه بود؟ او به سپاهیان خود میگفت، بیایید، اما ما فرماندهان امر حفظ قرآن، ایستادهایم و به دیگران میگوییم، بروید.
مقام معظم رهبری در چند دیدار فرمودند: «والله مکرر اتفاق افتاده و با خودم فکر کردهام و گفتهام حاضرم هر چه دارم، بدهم و حفظ قرآن را بگیرم، اما نمیشود و ...»، سال 96 خبری در روزنامهها چاپ شد. پس از دیدار اعضای شورای نگهبان با مقام معظم رهبری در آن سال، «آیتالله شبزندهدار» فرمود که مقام معظم رهبری در آن دیدار اعضای شورا را مورد خطاب قرار دادند و فرمودند: «آقایان، قرآن حفظ کنید. بنده آغاز کردهام و 12 جزء را حفظ کردهام.» البته همان موقع هم که حضرت آقا به صورت حرفهای شروع به حفظ قرآن نکرده بودند، شاید بیش از حفاظ تسلط داشتند.
همچنین تعریف اشتباهی را از حفظ قرآن ارائه دادهایم. توقع از مردم این است که حتماً حفظ آنها در سطح فوق حرفهای باشد. در صورتی که همین تعریف از حفظ، باعث شده که بسیاری از قرآنآموزان با اضطراب این راه را ادامه بدهند و حتی گاه از این میترسند که اشتباه اعرابی داشته باشند. انگار بزرگترین جرم را مرتکب شدهاند. فضای حرفهای سنگینی حاکم است که باعث دلزدگی میشود.
بحرالعلوم: نکته جالب در صحبتهای شما این است که از موانع صحبت به میان آوردید، اما از بودجه سخنی به میان نیامد. انگار بودجه و مشکلات مالی در حاشیه و موارد دیگر اصل است.
حسینی: اگر روزگاری از بنده پرسیده میشد، قبل از هر چیز به نبود، بودجه اشاره میکردم. الان بگویید اگر کسی کل قرآن را حفظ کند، این مبلغ به حساب او واریز میشود؟ آیا فکر میکنید 80 میلیون نفر حافظ قرآن میشوند؟ شاید یک موج ایجاد شود، اما وقتی زمینه فراهم نباشد و حفظ قرآن خیلی سخت باشد به آن پرداخته نمیشود.
بحرالعلوم: بحث موانع متفاوت است. در حاکمیت به یک نحو و در بین مردم به نحوی دیگر. اگر بخواهیم فرهنگ یا گفتمان حفظ قرآن را پیش ببریم، دو دستگاه فرهنگسازند، یکی آموزش و پرورش و دیگری صدا و سیما. اگر این دو با یک هدف و هماهنگ پیش بروند زمان فرهنگسازی کوتاه خواهد شد. البته در جریان اقدامات خوب آموزش و پرورش هستیم، اما مقداری دیر شده است. همچنین در بخش مردمی، مکتبخانهها وجود داشتند و اساس آنها هم حفظ بود. بعد از اینکه نظام رسمی به کشور آمد و مکتبخانه جمع شد، نظام رسمی آموزش قرآن را برعهده نگرفت.
حسینی: از حوزه بهداشت و نیروی انتظامی مثال زدیم. یکی از موفقیتهای این نهادها این بود که تکلیف آنها با خودشان معلوم بود. در عرصه فعالیتهای قرآنی شورای توسعه فرهنگ قرآنی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف، بسیج، مساجد، حوزههای علمیه و ... را داریم که هر کدام یک بخش قرآنی دارند، یعنی 10 تا 15 نهاد که معطل هستند.
همچنین ورود بخشهای حاکمیتی به صورت موازی است و بیتوجهی به بخش مردمی باعث شده تا وضعیت به خوبی پیش نرود. در بحث محرم کسی خودش را متولی نمیداند، چون تولیت مردم به حدی فراگیر است که تولیتپذیر نیست. اگر جماعتی میگوید 20 هزار حافظ قرآن داریم و جماعتی دیگر 30 هزار و ... با همه این اختلافات، همین افراد در مجموعههای مردمی تربیت شدهاند وگرنه ما کدام آکادمی رسمی حفظ قرآن را داریم که ذیل یک نهاد کار کند؟ قرار بود که پشتیبانی و حمایت کنیم که ظاهراً به بدترین وجه انجام شده و مؤسسات هیچ رضایتی از حمایتها نداشتهاند.
به هر حال ما به عنوان بخش حاکمیت نتوانستهایم، حمایت خوبی کنیم و برخی از بزرگترین مؤسسات قرآنی کشور دست یاری دراز کردهاند، اما کسی از مسئولان نمیشنود. نه تنها کمک نکردهایم، بلکه برای بیمه و مالیات مؤسسات کاری انجام ندادهایم، در صورتی که حاکمیت در موارد مشابه این مشکلات را در عرصههای دیگر برطرف کرده است. پیش از تأکید مقام معظم رهبری برای تربیت 10 میلیون حافظ قرآن، به طور متوسط سالانه هزار حافظ کل قرآن در کشور تربیت میشد. الان که 10 سال از بیان آن مطالبه میگذرد، شاید کمتر شده باشد، اما بیشتر نشده است، چون آن شور و شوق با وجود وضعیت اقتصادی کنونی از بین رفت.
بحرالعلوم: در همین وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محرم و صفر مردم تعطیل نمیشود، چون در بطن حرکت مردمی تعریف شده است. حضرت امیر(ع) در نامهای که به مالک اشتر نوشتهاند، میفرمایند که وظایف کارگزاران خود را مشخص کن تا با همدیگر تداخل پیدا نکنند و معطل نمانند. پس به نظرتان کار اصلی در بخش حاکمیتی باید از طریق آموزش و پرورش و صدا و سیما پیگیری شود؟
حسینی: بله؛ بخشهای دیگر هم میتوانند نقش داشته باشند و مجلس میتواند قانونگذاری کند و تسهیلاتی را برای مؤسسات در نظر بگیرد، اما قطعاً نقش آموزش و پرورش و رسانه بیبدیل است.
بحرالعلوم: مقداری به بخش اجرایی بپردازیم. فرض کنید میخواهیم در ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم، که 11 دستگاه و 17 عضو دارد، یک کارویژه انجام دهیم. انگار فعالیت تیمی را تمرین نکردهایم. هر چه جلوتر میرویم یکی یکی کنار میکشند و هر کدام از یک زاویه به موضوع نگاه میکنند یا مقتضیاتی دارند که کار را جلو نمیبرد. بحث بودجه هم مطرح است؛ مثلاً دستگاهی مثل آموزش و پرورش برای آموزش قرآن یا صدا و سیما برای ساخت برنامه فاخر به هزینه نیاز دارد. هر سال بودجه فعالیتهای قرآنی کم و با تأخیر دریافت میشود. در سازمان اوقاف شما وعده دادید که به هر پنج جزء حفظ، 500 هزار تومان اهدا میشود، اما زمان طولانی شد و اتفاقی نیفتاد، برای این باید چه کار کرد؟
حسینی: دستگاهها آنچه را دولت برای آنها تعریف کرده به خوبی انجام میدهند. آیا دیدهاید در مأموریتهای قرآنی دستگاههایی همچون اوقاف، سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد اختلالی به وجود بیاید؟ علت چیست که سازمان اوقاف مسابقات را به خوبی برگزار میکند، اما در زمینه حفظ نمیتواند این کار را انجام دهد یا چرا سازمان دارالقرآن در بحث نظارت بر چاپ قرآن وظایف خود را به خوبی انجام میدهد، اما در مورد حفظ قرآن این گونه نیست؟ معاونت قرآن و عترت و سایر دستگاهها هم اینگونه است. هیچ کدام از این دستگاهها بودجه مصوب در زمینه حفظ قرآن ندارند و صرفاً در بحث بودجه کمکی که شورای توسعه میپردازد مبالغی را دریافت میکنند. فرایند رفت و برگشت و سازوکار تعامل دستگاهها با نهادی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی هم دچار اختلال است. اگر همین فرایند در مورد برنامه و بودجه میبود و شخصی در سازمان برنامه و بودجه به سازمان اوقاف و تبلیغات که بودجه دولتی میگیرد، نه آن بودجهای که اول سال بگویند صد میلیارد و آخر سال به 10 میلیارد برسد، بلکه بودجهای که رگ حیاتی سازمان است، وضعیت بهتر پیش میرفت. لذا از موضوع هماهنگکنندگی دستگاههای دولتی، آن نقشی که سازمان برنامه و بودجه و امثال آن میتوانند، ایفا کنند، هرگز از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی که دستگاهی بالادستی هستند و باید در خط مشی و سیاستگذاری ورود کنند، رخ نمیدهد.
شورای توسعه پرخیر و برکت بوده اما با این روندی که بودجه تحقق پیدا میکند، کار به نتیجه نخواهد رسید. وقتی میخواهید اوقاف کاری را انجام دهد دقیقاً همان فرایندی که برای سایر عملیات قرآنی مانند مسابقات دارد، همان راه را باید برود. نه حمایت دقیق بوده و نه نظارت دقیق.
بحرالعلوم: اگر نسلی کنونی حافظان قرآن بر مسندها بنشینند، در آینده وزرا و نمایندگان و مدیرکلها حافظ قرآن خواهند بود. آن موقع شاید نگاه به حفظ قرآن متفاوت شود. البته به شرطی که حافظان توانمندی لازم را برای فعالیتهای کلان داشته باشند.
حسینی: چند سال قبل برای شرکت در مسابقات بینالمللی قرآن ترکیه به استانبول رفتم. یکی از شبها ما را به رستورانی بردند. مدیر آن رستوران گفت که حافظ کل قرآن و فارغالتحصیل الازهر است. بنابر این یقیناً وضعیت اداری همان رستوران متفاوت از جاهای دیگر خواهد بود.
بحرالعلوم: میخواهم به این نتیجه برسم که میتوان در گام دوم انقلاب اقدامتی را انجام داد و حرکتهای فعلی را تکمیل کرد. در پایان این میزگرد اگر نکتهای هست در خدمت شما هستیم.
حسینی: در وضعیت کنونی آگاهی نسبی در متولیان به وجود آمده است. شاید مقداری مهارت ما برای گفتوگو و تعامل و کارهای مشترک بیشتر شده است. امیدوارم موازیکاری به حداقل برسد و بحث مردمی کردن امور قرآنی در دستور کار قرار گیرد و بتوانیم زیرساختها را در عرصه فرهنگی و رسانهای مهیا کنیم و برنامهریزی درست و اعتقاد راسخ مسئولان و توجه به موضوع مهم خانواده پیشبرنده امور است.
دریافت فیلم میزگرد واکاوی موانع تحقق شعار 10 میلیون حافظ قرآن
انتهای پیام