عبدالحسین طالعی، سردبیر مجله کتابشناسی شیعه در گفتوگو با ایکنا از خوزستان، به مناسبت ۱۵ سالگی تأسیس خبرگزاری قرآن در خوزستان، به بیان نکاتی درباره مبانی، تعاریف، چالشها و راهکارهای رسانه دینی پرداخت.
وی در مقدمه سخن خود گفت: برای اینکه بتوانیم این بحث را به طور اساسی پیش ببریم، صحبتها در چند بخش ارائه خواهد شد؛ بخش اول فرهنگ، بخش دوم فضای دنیای جدید، بخش سوم دین، بخش چهارم توسعه فرهنگ دینی(چه ویژگیهایی باید داشته باشد) و بخش پنجم راهکارهای توسعه فرهنگ دینی است.
طالعی در بخش اول سخنان خود درباره فرهنگ گفت: فرهنگ فرآیندی است که چند ویژگی دارد؛ اولین ویژگی این است که این فرآیند طولانی مدت است، فوری بودن در این فضا راهی ندارد. هر کس از کار فرهنگ انتظار نتیجه فوری دارد خیلی اشتباه میکند. دوم، فرآیندی تدریجی است که حوصله زیادی میطلبد و چهارم اینکه نتیجه کار، یک نتیجه استوار و ثابت است. استوار در اینجا به معنای محکم و ثابت است، نه درست. برای مثال، برنامهریزی فرهنگی که انجام شد و طی آن ایران، تمایل به حجاب پیدا کرد و برنامهریزی فرهنگی که انجام شد و ایران تمایل به بیحجابی پیدا کرد، هر دو فرآیندهایی استوار به معنای محکم و ثابت هستند به این معنا که در زندگی، فکر، برنامه، روش، منش و گرایش ما ریشه دوانده است.
این استاد دانشگاه گفت: بنابر این کارهای فرهنگی، درازمدت، تدریجی و استوار هستند، مانند رشد یک درخت میوهدار که به صورت تدریجی رشد میکند، مانند بوتههای نمایشی در خیابانها نیست که سریع رشد میکنند، بلکه رشد آن تدریجی است و علاوه بر آن، نیازمند حضور باغبان و آفتزدایی و مراقبتهای دیگر است.
وی در بخش دوم سخنان خود درباره فضای دنیای جدید گفت: این فضا ویژگیهای زیادی دارد که چند نمونه از آنها را بیان میکنیم؛ یکی از ویژگیها، مسئله مدرنیسم است ؛ یعنی جریانی که تقریباً از قرن ۱۶ با ماجرای رنسانس شروع شد و ادامه پیدا کرد. هماکنون دنیا موج مدرنیسم را پشت سر گذاشته و در موج پست مدرنیسم قرار دارد. ویژگی دوم دنیای جدید، پوزیتویسم است که در مناطقی موج آن شکست خورده و در برخی مناطق دایر است. پوزیتویسم به معنی حسگرایی است؛ یعنی آنچه با حواس مادی خود دریافت میکنم درست است و آنچه حس نمیکنم، درست و مقبول نیست. طبیعتاً تمام ماجرای وحی از این نظر معنایی ندارد، مگر اینکه وحی تجربه بشری بشود و در محدوده ضوابط حسگرایی قرار گیرد.
این محقق دینی ادامه داد: ویژگی سوم دنیای جدید، پلورالیسم به معنی تکثرگرایی است که در زمینههای مختلف فرهنگی، تربیتی و جامعهشناسی مصرف دارد. تکثرگرایی شاید در برخی از این زمینهها جواب مثبت داده باشد، اما اگر در وادی دین وارد شود، مشکلات زیادی ایجاد میکند. افراد مختلفی بحث کردهاند که تکثرگرایی نباید وارد فضای دین و معرفت دینی شود، چراکه مشکلاتی به وجود میآورد که قابل برطرف کردن نیست.
عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم افزود: ویژگی چهارم فضای دنیای جدید، جهانی شدن است. دنیای امروز به شدت جهانی است؛ یعنی مرزها و دیوارها هیچکدام مانع از نفوذ فرهنگ جهانی به مغز و ذهن و روح انسانها نیست و یک فرد روستایی در یکی از روستاهای کشور ما همانگونه میاندیشد و تعامل میکند که کسی در قلب اروپا یا استرالیا. چون این فرهنگ از یک جا میرسد و این یک جا هم نقطه کاملاً مشخصی نیست که انسان آن را هدف بگیرد، بلکه سریع جای خود را عوض میکند.
طالعی با بیان اینکه در ماجرای جهانی شدن، رسانهها فوقالعاده مؤثر هستند، اظهار کرد: رسانهها از حد رسانههای کاغذی بیرون رفته و به سمت رسانههای سمعی و بصری و دیجیتالی حرکت کردهاند. ویژگی پنجم، اقناع است؛ یعنی فرهنگی به وجود آمده و این توقع را ایجاد کرده که همه باید اقناع شوند و افراد، فرهنگ دستوری ـ چه مثبت، چه منفی، چه دولتی، چه دینی و چه خانوادگی ـ را نمیپذیرند و فقط میگویند اقناعمان کنید. این اقناع هم چندان ضوابط علمی و عقلی ندارد و بیشتر نوعی هوس است. ادعای انسان امروز این است که من باید قانع شوم، حال اگر تمام ادله عقلی (درباره مسألهای) هم برای او بیان شد و او نخواست بپذیرد، نمیگوید نخواستم این ادله عقلی را بپذیرم، میگوید قانع نشدم و لذا نمیپذیرم.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه، تقسیم قدرت را ویژگی دیگر فضای دنیای جدید، عنوان کرد و توضیح داد: فضای دنیای جدید قدرت را تقسیم کرده است. در گذشته، قدرت مدیریتی در اختیار حکومت، قدرت اخلاقی در اختیار خانواده و قدرت دینی در اختیار نهادها و متولیان دینی بود. دنیای جدید این تقسیمبندی را به هم ریخته است. در تقسیمبندی جدید همه متولیان قدیمی قدرت کنار زده شدهاند. به عبارت دیگر اکنون بر کشورها دولت آن کشور، بر خانواده، پدر و مادرها، بر فضای دینی، متولیان دینی، در فضای تجارت و کسب و کار، مدیران اقتصادی دیگر حاکم نیستند و قدرت به نوعی تقسیم شده و این تقسیم قدرت نوسان دارد و ثبات ندارد. در اصل دنیای جدید، دنیای بیثباتی است و شاید ویژگی هفتم جهان امروز را بتوانیم بیثبات بودن آن بدانیم که ویژگی اصلی آن است.
وی با بیان اینکه در تقسیم قدرت، بیشترین قدرت به رسانه داده شده است، گفت: این قدرت در اختیار یک رسانه خاص نیست، امروز ممکن است قدرت نزد رسانه الف باشد و فردا نزد رسانه ب.
طالعی در بخش دیگر سخنان خود به موضوع «دین» پرداخت و گفت: اختلافات زیادی در باب معنی دین شده است، اما شاید تمام این تعاریف از آنجا نشأت میگیرد که ما یک معنای اصلی دین داریم و یک معنای مضاف. معناهای مضاف دینی یا میانرشتهای مثل؛ فرهنگ دینی، رسانه دینی و سیاست دینی. فضایی که در این موارد بر دین مضاف میشود، الزاماً خود دین نیست، ورود و خروج خاص خود را دارد و این ورود و خروج الزاماتی دارد که میخواهد آن را به اصل دین تحمیل کند و خواسته یا ناخواسته یک نوع التقاطهایی ایجاد میشود که شناخت آنها بینش نافذ میخواهد.
عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم تصریح کرد: در سالهای قبل از انقلاب، یکی از قویترین افراد در شناخت التقاط دین با مارکسیسم، شهید مطهری بود. آن موقع رقیب اصلی دین، فرهنگ مارکسیستی بود.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین ما یک معنی اصلی دین داریم و یک معنی مضاف. اصل دین مجموعهای از آموزههای وحیانی است که شامل قرآن و حدیث و تذکرات و بیداریهای عقلانی است. در اینجا عقل غیر از فکر است. تفصیل تفاوت این دو در جای خود باید بحث شود. عقل و وحی هر دو حجت خدا هستند، هر دو کمککار هم هستند و هر دو با هم کمککار انسانها هستند تا از گرداب مادیت بیرون برود و به سمت اوج عبودیت حرکت کند.
این استاد دانشگاه گفت: در برنامهریزی توسعه فرهنگ دینی، عناصری همچون تدریجی بودن، طولانی مدت و استوار و ثابت بودن با قید شناخت دقیق دین از روی منبع عقل سلیم و نقل معتبر باید رعایت شود. باید به طور دقیق جستجو کنیم تا بدانیم چه کسانی چهار بخش فرهنگ، فضای دنیای جدید، معنای اصلی دین و راهکارهای توسعه فرهنگ دینی را شناختهاند، به چالشهای آن فکر کرده و در صدد رفع آنها به طور واقعی بر آمدهاند.
طالعی تصریح کرد: یکی از مسائل و مشکلات اصلی مسائل فرهنگ دینی در کشور ما این است که کنشگران اصلی آن، سازمانهای مربوطه هستند. در سازمانها هم برنامه، تابع مدیر است، نه اینکه مدیر تابع برنامه باشد، لذا از بیثباتی وحشتناکی رنج میبرد و هر مدیری به میل خودش برنامه درست میکند و قبل از اینکه برنامه خود را به جایی برساند، میرود و مدیر جدید میآید: «هر که آمد عمارتی نو ساخت» کسی نمیآید کار مدیر قبلی را دنبال کند. وقتی برنامه تابع مدیر شد، طبیعتاً چون مدیر ماندگار نیست، استوار بودن و تدریجی بودن که ویژگی فرهنگ است از بین میرود و بیثباتی حاکم بر دنیای جدید، در بیثباتی مدیران و برنامههای دینی ما ضرب میشود و حاصل آن این است که بیثباتی نسل جدید را فرا میگیرد.
وی درباره راهکارهای توسعه فرهنگی دینی صحیح و اصیل گفت: رسانه دینی باید دارای ۱۴ ویژگی باشد که در ادامه بیان میشود؛ ویژگی اول، روزآمدی در محتوا، روش و نوع بیان است. فرهنگ دینی که نتواند نوع بیان و روش ورود به مسائل را روزآمد کند، محکوم به شکست است.
طالعی ادامه داد: ما از یک سرچشمه محکم برخورداریم، اما پیروان آن سرچشمه محکم در جنگ احد، شکست خوردند، چون روش درستی به کار نبردند. سرچشمه قوی است، اما نوع استفاده از سرچشمه و آب رساندن از سرچشمه به تشنگان باعث میشود که اقبال و توجه لازم به سرچشمه نشود.
وی ادامه داد: ویژگی دوم رسانه دینی، اقناع است. باید مطالب دینی را اقناعی بگوییم، نه دستوری. فضای دستوری در حال حاضر، پاسخگو نیست. باید روایات و آیاتی را بخوانیم که بتوانیم آنها را به صورت عقلانی و با توجه به سطح درک و نیاز مخاطب، توضیح دهیم. اگر نتوانیم اقناعی توضیح دهیم طبیعتاً مخاطب ما، گرچه به صورت فیزیکی یا مجازی رو به روی ما قرار دارد، اما به قول شاعر «هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است».
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه، ویژگی سوم رسانه دینی را، قبول و مدیریت تفاوتها به صورت هدفمند عنوان کرد و گفت: تفاوتها واقعیتی در این دنیا هستند که از قدیم بوده و هنوز وجود دارند. ما نمیتوانیم این تفاوتها را از بین ببریم. خداوند، بین بخشی از زمان به نام شب و بخشی از زمان به نام روز تفاوت قرار داده است، خداوند عدهای را کوتاه قد، عدهای را بلند قد، عدهای را خوش ذهن، عدهای را کند ذهن، عدهای خوش حافظه و عدهای را بد حافظه و ... خلق کرده است تا دنیا بچرخد. این تفاوتها در مخاطبان ما وجود دارد، باید آنها را قبول کنیم و بتوانیم هدفمند مدیریت کنیم.
این محقق دینی تصریح کرد: یکسان کردن آدمها برای هیچکس مقدور نیست. حضرت پیغمبر(ص) هم نخواستند تفاوتها را از بین ببرند و تفاوتها را هم از بین نبردند. نمونه زنده این تفاوتها این است که هیچ نسلی با نسل قبل و بعد از خود مانند هم نیستند. مهم این است که بتوانیم تفاوتها را در مسیر هدفمند مدیریت کنیم.
عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم افزود: ویژگی دیگر، برنامهریزیهای مناسب و الگوهای برنامهریزی است. ویژگی پنجم، فراگیری مدیریت فرهنگی است. قبول کنیم مدیران ما باید مهارت مدیریت فرهنگی را یاد بگیرند. این مهارت عملی، زمانبر و سخت است و آزمون و خطا دارد، ولی اگر آن را فرا بگیریم زیانهای ناشی از آزمون و خطا کمتر میشود.
طالعی، ویژگی دیگر رسانه دینی را فعالیت سیستمی عنوان کرد و گفت: چنین نباشد که به صورت مجمعالجزایر پراکنده فعالیت کنیم. باید تمام اجزا و اعضای کهکشان فرهنگی ما کنار هم باشند و هر کس جای خود را بداند. این سخن خیلی ایدهآل است، اما اگر ۲۰ درصد آن محقق شود هم پیشرفت خوبی است. تجربه نشان داده است ما میتوانیم حالت سیستمی یعنی نظامواره فعالیت کردن را انجام دهیم.
وی گفت: ویژگی دیگر رسانه دینی، تعادل و توازن در برخوردها است. یعنی دوری از افراط و تفریط که مانع از پیشرفت ما است. حضرت امیرالمؤمنین(ع) افراط و تفریط را ضد حکمت دانستند و فرمودهاند: «لَا يُرَى الْجَاهِلُ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً: جاهل کسی است که غیر حکیمانه عمل میکنند و در برخوردها و تعامل های خود تعادل ندارد.» دیگر ویژگی رسانه دینی، مخاطب شناسی است که نیازی به توضیح ندارد؛ حرف زدن بدون مخاطبشناسی مانند آن است که خانه خود را بر روی شن بسازیم.
این استاد دانشگاه، ادامه داد: ویژگی دیگر، نیاز سنجی است که طبیعتاً لازمه مخاطب شناسی است. ویژگی بعدی، ترویج سواد رسانهای لااقل در فضای رسانههای دینی است. سواد رسانهای شامل عناصر دسترسی رسانهای، تحلیل رسانهها و ارزیابی و خلق پیامهایی برای رساندن به رسانه است؛ یعنی ارتباط با رسانه نباید یک طرفه باشد. باید مخاطبان خود را افرادی نقاد تربیت کنیم، متفکر بار بیاوریم، نه آدمهایی که چشم و گوششان فقط به رسانه باشد. این مطلب در درازمدت به ضرر ما است. بالا بردن قدرت تحلیل و تفکر و نقادی لازمه حضور در فضای دنیای جدید است.
این محقق دینی با بیان اینکه ویژگی یازدهم رسانه دینی، آیندهنگری است، توضیح داد: در باب آیندهنگری خیلی سخن گفته شده است، ولی متاسفانه هنوز در ایران ما آن مقدار که باید و شاید جدی گرفته نشده است. آیندهنگری مبحث مهمی است و مبانی علمی آن باید ترویج شود و بتوانیم بر اساس آن تخمینی از آینده داشته باشیم تا با وجود بیثباتی که به آن اشاره شد بتوانیم، حضور فعالتر و مؤثرتری داشته باشیم.
طالعی ادامه داد: ویژگی دیگر رسانه دینی، جداسازی متن دینی از پیرایهها است. منظور از پیرایهها فقط خرافات قدیم نیست، بلکه خرافات جدید دست کمی از خرافات قدیم ندارد. تعصبهای احمقانهای که فضای فرهنگی، فکری و روشنفکری در جهت نفی اصالتهای دینی به افراد تحمیل میکند کمتر از از خرافات قدیم نیست.
این استاد دانشگاه، غربشناسی دقیق را لازمه دیگر رسانه دینی دانست و گفت: جامعه ما زمانی دچار غربزدگی بود و در سالهای متأخر به غربستیزی روی آورد. واقعیت این است که به جای این دو باید به سمت غربشناسی دقیق برویم و در کنار آن به بومشناسی دقیق نیز بپردازیم. بر اساس غربشناسی دقیق باید بتوانیم حسنهای مفید در غرب را استفاده کنیم، آنها را بومی کنیم(کپی نکنیم) و عیبهایی که از طریق فرهنگ جهانی به ما منتقل میشوند شناسایی کنیم و در مقابل آنها راه چارهای بیندیشیم و این نتیجه غربشناسی ما باید باشد.
این استاد دانشگاه ویژگی چهاردهم، رسانه دینی را حرکت به سمت سبک زندگی دینی دانست و گفت: ما باید به سمت سبک زندگی دینی برویم، سبک زندگی دینی در این روزگار یعنی سبک زندگی مهدوی. یعنی چشم اندازی زیبا، درست و جذاب ترسیم کنیم که دل و جان نسل جدید را بتواند جذب کند و به سمت خود بکشاند. در این صورت میتوانیم یک نسل منتظر تربیت کنیم.
طالعی در پایان اظهار کرد: درباره رسانه دینی بسیاری از حرفها ناگفته ماند. این مطالب باید دغدغه همیشگی ما باشد، نه دغدغه مناسبتی. گرچه توجه مناسبتی به این دغدغه باز هم غنیمت است، ولی این مقدار هم کم است و باید دغدغه همیشگی ما باشد و هر چند وقت یک بار محاسبه نفس جدی داشته باشیم.
انتهای پیام