غایت تربیت از دیدگاه اسلامی در دوفصلنامه تربیت اسلامی
کد خبر: 3908110
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۹ - ۰۵:۱۱

غایت تربیت از دیدگاه اسلامی در دوفصلنامه تربیت اسلامی

سی و یکمین شماره از دوفصلنامه تربیت اسلامی، با هفت مقاله به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه تربیت اسلامی، مقالاتی با عناوین «مطالعه تاریخی کاربست شیوه‌‌های آموزشی در خطب امیرالمؤمنین (ع)»، «عاشورا تبلور دیدگاه‎های نوین تربیتی: سیرۀ تربیتی امام حسین (ع) بسترساز خودگردانی متعالی»، «تأثیر انتقال مفاهیم مرتبط با معاد بر آگاهی معنوی و رفتار اخلاقی معلمان دوره متوسطه شهر گرگان»، «غایت تربیت از دیدگاه اسلامی»، «کاربرد الگوی قرآنی «باورمدار» در بررسی رفتارهای کارکنان آموزشی»، «بررسی الگوی ارتباط والد−فرزند با مهارت‌های ارتباطی و واسطه‌گری عزت ‌نفس دانشجویان» و «الگوی مقایسه‎ای؛ راهکاری کارآمد برای تدریس دروس معارف اسلامی در دانشگاه‎ها در ساحت تبیین و دفاع از آموزه‎های اسلامی» منتشر شده است.

مطالعه تاریخی کاربست شیوه‌‌های آموزشی در خطب امیرالمؤمنین (ع)

در چکیده مقاله «مطالعه تاریخی کاربست شیوه‌‌های آموزشی در خطب امیرالمؤمنین (ع)» می‌خوانیم خطابه یا «سخنرانی» از قدیمی‌ترین روش‌های آموزشی است؛ روشی که در ادغام با سایر روش‌های آموزشی، می‌تواند به روش فعال در آموزش تبدیل ‌شود؛ مسئله‌ای که در خطب امیرالمؤمنین(ع) قابل‌اثبات است؛ چراکه ایشان مطالب مورد نظر خویش را در ترکیب روش‌های متنوع آموزشی ارائه می‌فرمود؛ بر این اساس دو پرسش شکل می‌گیرد: 1. امیرالمؤمنین (ع) در خطب خویش از چه شیوه‌های آموزشی استفاده کرد؟ 2. هرکدام از شیوه‌های مورد استفاده حضرت ناظر به چه راهبرد آموزشی بود؟

با رجوع به منابع تاریخی و نهج‌البلاغه از یک‌سو و تلفیق داده‌های تاریخی با تحلیل‌های آموزشی از سوی دیگر، و بر مبنای روش توصیفی−تحلیلی، این نظر قابل ارائه است که امام به بهترین صورت از فن خطابه جهت آموزش عمومی استفاده فرمود تا مطالب برای مستمعینی که قادر به درک احتجاجات پیچیده نبودند قابل فهم ارائه شود؛ در این راستا شیوه‌های متعدد و متنوعی چون پرسش و پاسخ، مباحثه، عقل‌گرایی و تفکر، سازمان‌دهی مطالب و... را به منظور دوسویه کردن فضای جلسه، تسهیل و تسریع یادگیری به کار گرفت که به فعال شدن ذهن مستمع، منظم کردن اندیشه او و نیز استدلالی کردن قوای تفکر وی منجر می‌شد.

عاشورا تبلور دیدگاه‎های نوین تربیتی

در طلیعه نوشتار «عاشورا تبلور دیدگاه‎های نوین تربیتی: سیرۀ تربیتی امام حسین (ع) بسترساز خودگردانی متعالی» می‌خوانیم پژوهش حاضر با هدف تحلیل ابعاد تربیتی واقعه عاشورا، به دنبال واکاوی این حادثۀ عظیم از منظر خودگردانی است. در راستای تحقق این هدف نویسندگان مقاله‎ به شیوه توصیفی−تحلیلی به دنبال تحلیل رفتاری نقش‎آفرینان واقعه عاشورا بر مبنای خودگردانی هستند. یافته‌های پژوهش به دو بخش قابل تفکیک است. بخش اول به مفهوم‌شناسی خودگردانی و ملاک‎های سه‎گانه خودگردانی اختصاص دارد. یافته‌های بخش دوم مربوط به تحلیل سیرۀ امام حسین (ع) و یارانش بر مبنای ملاک‎های سه‌گانۀ خودگردانی (اصالت، عقلانیت و اراده) شکل گرفته است. یافته‎های مرتبط با بخش دوم پژوهش مبین آن است که عملکرد امام حسین (ع) و یارانش مصداق بارز تحقق خودگردانی منبعث از تعالیم قرآنی است. رویکرد امام در اعطای آزادی و پرورش عقلانیت نیز از مصادیق بسترسازی در جهت تحقق خودگردانی محسوب می‌شود. یافته‎های مرتبط با تحلیل رفتاری دشمنان نیز مبین آن است که فقدان ملاک‌های سه‌گانه خودگردانی در عملکرد عوام و خواص به خوبی مشهود است. بر این اساس دشمنان امام مصداق بارز انسان دگرگردان هستند. جبن و فقدان بصیرت و آگاهی در مردم و ارعاب، تبلیغات مسموم و هواپرستی حاکمان در این گروه نیز از زمینه‎های بسترساز دگرگردانی محسوب می‌شود.

غایت تربیت از دیدگاه اسلامی

نویسنده مقاله «غایت تربیت از دیدگاه اسلامی» در طلیعه نوشتار خود آورده است هدف غایی در تعلیم و تربیت اسلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. متخصصان تعلیم و تربیت اسلامی اهداف متفاوتی را به‌عنوان هدف غایی مطرح کرده‌اند؛ اهدافی چون قرب الی الله، حیات طیبه، خلیفة الله، فناء فی الله و رضوان الله را به‌عنوان هدف غایی تربیت اسلامی مطرح کرده‌اند، در حالی که هدف غایی یکی بیش نیست. سؤال این است که براساس آیات و روایات، هدف غایی تعلیم و تربیت اسلامی کدام یک از این اهداف است. این پژوهش با روش تحلیل و تفسیر آیات و روایات و دیدگاه علمای اخلاق درصدد بررسی هدف غایی تربیت از دیدگاه اسلامی است. نتایج تحقیق حاکی از این است که تعلیم و تربیت اسلامی تنها یک هدف غایی دارد و آن عبارتست از رضوان الله. موارد دیگر یا در طول این هدف هستند و یا از اهداف کلی تربیت اسلامی در ابعاد و حیطه‌های مختلف تربیت عبادی، دینی، اجتماعی و... هستند.

کاربرد الگوی قرآنی «باورمدار» در بررسی رفتارهای کارکنان آموزشی

نویسنده مقاله «کاربرد الگوی قرآنی «باورمدار» در بررسی رفتارهای کارکنان آموزشی» در طلیعه نوشتار خود آورده است الگوی قرآنی «باورمدار» دربرگیرنده اعتقادات در پوشش نگرش‌های ایمانی، کفری و منافقانه است که می‌تواند در طیفی سه سطحی، رفتارهای کارکنان آموزش در سازمان‌ها را واکاوی کند. در این مقاله، به منظور ارائه الگوی قرآنی باورمدار و کاربست آن در بررسی رفتارهای کارکنان آموزشی مطالعه‌ای با روشی توصیفی−تحلیلی انجام گردیده است؛ خاطرنشان می‌شود که به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه‌ای و اسنادی بهره‌گیری شده و ابزار جمع‌آوری اطلاعات، فیش‌برداری است؛ تحلیل یافته‌ها با روش «تحلیل محتوا ناظر به تحلیل اجتهادی» انجام پذیرفته است؛ نتایج بررسی‌ها در این پژوهش نشان می‌دهد که الگوی «باورمدار»، در قالب نگرش‌های اصلی، دربرگیرنده نگرش‌های ایمانی، کفری و منافقانه است که به‌عنوان یک سیستم دارای عناصر دروندادی (عنصر شناختی)، فرایندی (عنصر عاطفی) و بروندادی (عنصر رفتاری) است؛ در یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان ادعا کرد که الگوی قرآنی «باورمدار» با مؤلفه‌های ایمانی، کفری و منافقانه در بررسی رفتارهای کارکنان آموزشی می‌تواند کاربرد داشته و توصیه گردد.

بررسی الگوی ارتباط والد - فرزند با مهارت‌های ارتباطی و واسطه‌گری عزت ‌نفس دانشجویان

در چکیده مقاله «بررسی الگوی ارتباط والد−فرزند با مهارت‌های ارتباطی و واسطه‌گری عزت ‌نفس دانشجویان» آمده است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه میان الگوی ارتباط والد−فرزند با مهارت‌های ارتباطی و واسطه‌گری عزت‌نفس دانشجویان بود. به این منظور نمونه‌ای متشکل از 400 دانشجوی دانشگاه جهرم به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای انتخاب شدند. داده‌های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه الگوهای ارتباط والد−کودک باقری (1392) و آزمون مهارت‌های ارتباطی (کوئین دام، 2004) و عزت‌ نفس (کوپر اسمیت، 1967) به دست آمد. به منظور بررسی رابطه بین متغیرها، از روش تحلیل رگرسیون چندگانه هم‌زمان استفاده شد.

نتایج نشان داد که خرده‌مقیاس‌های انعطاف‌ناپذیری، تزلزل و رهایی در الگوی ارتباط پدر و خرده‌مقیاس مقبولیت و درهم‌تنیدگی در الگوی ارتباط مادر بر مهارت‌های ارتباطی معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که خرده‌مقیاس مقبولیت در الگوی ارتباط پدر و خرده‌مقیاس مقبولیت و درهم‌تنیدگی در الگوی ارتباط مادر بر عزت‌نفس معنادار است. همچنین خرده‌مقیاس عزت‌نفس اجتماعی نیز بر مهارت‌های ارتباطی دانشجویان تأثیر معنادار داشت.

با توجه به نتایج به دست آمده الگوی غالب ارتباطی والدین با فرزندان خود، امنیت‌مدار و آزادی‌مدار است که موجب آسیب رسیدن به نظام ارزش‌ها و باورهای فرزندان شده و همواره آنها را در خطر جذب توسط افراد، گروه‌ها، فرقه‌ها، سازمان‌های جاسوسی و... قرار خواهد داد که برای آنان جهت و تکلیف مشخص می‌کنند

انتهای پیام
captcha