در جوشن کبیر یک عبارتی هست که میگوید: «یا کٓریمٓ الصَّفْح» و معناش خیلی جالب است تا کنون درک کردید که کسی شما را میبخشد، اما یادش نمیرود که فلان خطا رو کردید و همیشه جوری نگاهت میکند که تو میفهمی هنوز یادش نرفته، یک جورایی انگار که سابقه بدت را مدام به یادت میآورد.
ولی گاهی، کسی تو رو میبخشد و طوری فراموش میکند، که انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی!
اصلا هم به رویت نمیآورد که به این نوع بخشش «صَفح» میگویند و و خدای ما اینگونه است که از صمیم قلب میگوییم «یا کٓریمٓ الصَّفْح»
خداوند منان در قرآن کریم در سوره مبارکه حجر آیه ۸۵ میفرماید: «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ»؛ ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم، و ساعت موعود (قیامت) قطعا فرا خواهد رسید، از آنها (دشمنان) به خوبی صرف نظر کن (و آنها را به نادانی هایشان ملامت ننما).
در «مفردات» راغب، ذیل کلمه «صفح» گفته است (صفح هر چیزى) پهنا و کناره آن است، مانند صفحه صورت، صفحه شمشیر و صفحه سنگ، و نیز صفح به معناى ترک مؤاخذه است، مانند عفو، ولیکن از عفو بلیغتر و رساتر است؛ و لذا در ایه ۱۰۲ سوره مبارکه بقره هر دو، پهلوى هم آمده و فرموده: فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»، چون گاهى مى شود که انسان عفو مى کند ولى صفح نمى کند؛ و یک معناى اضافى در صفح هست که عبارتست از: روى خوش نشان دادن، یعنی علاوه بر این که او را عفو کردم روى خوش هم به او نشان دادم، و یا این است که من صفحه روى او را دیدم در حالى که به روى خود نیاوردم، و یا این است که آن صفحه اى که گناه و جرم او را در آن ثبت کرده بودم ورق زده و به صفحه دیگر رد شدم.
در نهجالفصاحه هست که پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: «تعافوا یسقط الضّغائن بینکم»، از یکدیگر بگذرید تا کینهها میان شما از بین برود.
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: میخواهید بگویم بدترین مردم چه کسانی هستند؟ شَرُّ النَّاسِ مَنْ لَا یَعْفُو عَنِ الزَّلَّةِ وَ لَا یَسْتُرُ الْعَوْرَة، بدترین مردم، کسی است که خطای دیگران را نبخشد و عیب دیگران را نپوشاند.
پروردگار عالم که ستّارالعیوب است و به لسان نبیاش فرموده: «اقرار الذنب ذنب» اگر به گناهت اقرار کنی، همان هم گناه است، پس خودت هم حقّ نداری آبروی خودت را ببری، چون من ستّارالعیوب هستم و گناهانت را پوشاندم تا کسی نفهمد. آنوقت ما چطور به خودمان حقّ میدهیم که وقتی پنج سال، بیست سال با کسی رفیق هستیم، آبرویش را ببریم؟! این دیگر کمال نامردی است.
در روایتی داریم؛ «رذیلهترین اخلاقها برای آن کسی است که صدیقی داشته و بعد از این که با او قهر کرد، حالا بیاید مطالب او را افشا کند.»
حال در این شبهای احیا و قدر فرصت مغتنمی است تا با آشتی از خطاهای یکدیگر درگذریم و به معبودمان بگوئیم «یا کریمٓ الصَّفْح» ما رانیز به این صفت منزه کن.
یادداشت علی پاداشی