درخشش نثر امروز در ترجمه‌های قرآن/ نباید روند ترجمه را متوقف کرد
کد خبر: 3847456
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۷
میزگرد بررسی ترجمه‌های قرآن/۱

درخشش نثر امروز در ترجمه‌های قرآن/ نباید روند ترجمه را متوقف کرد

گروه ادب ــ یک مترجم قرآن گفت: ترجمه‌های موجود اغلب متین بوده و اشتباهات در آن‌ها اندک است، اما نیاز است این اشتباهات هم رفع شود. شاید این نقد‌هایی که صورت می‌گیرد سبب شود به ترجمه‌های کم خطا برسیم؛ از این رو نباید روند ترجمه را متوقف کرد.

درخشش نثر امروز در ترجمه‌های قرآن/ نمی‌توانیم ترجمه را متوقف کنیمبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برگردان قرآن در دو بُعد کمی و کیفی به گونه‌ای عمیق و گسترده شد که در هیچ دوره‌ای از تاریخ اسلام سابقه نداشته است و این امر از یک سو ناشی عطش مسلمانان به فهم معانی قرآن است و همین ترجمه‌ها می‌تواند بخشی از نقش خود را در این راستا ایفا کند. برای بررسی ابعاد بیشتر ترجمه‌های قرآن در میزگردی با حضور حجت الاسلام محمدعلی کوشا، ابوالفضل بهرام‌پور و حجت الاسلام محمدرضا صفوی از مترجم و منتقدان ترجمه، سیر ترجمه‌های قرآن را مورد توجه و بحث قرار دادیم که بخش نخست آن از نظر مخاطبان می‌گذرد؛

ایکنا ــ ترجمه‌های قرآن در چهار دهه گذشته هم از نظر کمی و هم کیفی رشد بسیاری داشته‌اند، اما هدف ما در این میزگرد بررسی ترجمه قرآن در دهه اخیر است که تفاوت بسیاری را نسبت به دهه‌های گذشته در این دوره شاهد بودیم و در واقع ترجمه‌ها از حالت لفظ به لفظ به ترجمه مفهوم‌گرا تغییر ماهیت داده‌اند، البته این موضوع از هزاران سال پیش آغاز شده و اکنون به ترجمه‌های امروزی رسیده است. سیر این تغییرات را چگونه ارزیابی می‌کنید. 

درخشش نثر امروز در ترجمه‌های قرآن/ نمی‌توانیم ترجمه را متوقف کنیم

کوشا: بررسی ترجمه‌های معاصر به ویژه قبل از انقلاب اسلامی تاکنون بدون توجه و سابقه ترجمه‌ها از قرن چهارم تقریباً امری ناقص است، زیرا چنانچه بخواهیم سیر تحول و تطور ترجمه‌ها را بررسی کنیم، باید به قرن چهارم، پنجم و ششم بازگردیم. این سه قرن، قرون درخشش زبان و ادب فارسی به تصدیق بزرگانی، چون مرحوم ملک الشعرای بهار، ذبیح الله صفا، حسین خطیبی و ... است، چون این افراد در فن نثر فارسی صاحب‌نظر هستند؛ بنابراین بدون توجه به این سه قرن، نمی‌توان کیفیت تحول نثر را به خوبی بررسی کرد. اولین ترجمه کامل در قرن چهارم، موسوم به ترجمه «تفسیر طبری» است که هیچ ربطی به تفسیر طبری که به عربی چاپ شده، ندارد و برخی آن را تفسیر «رسمی» نامگذاری کرده‌اند، چون از طرف دولت زمان لجنه‌ای از علمای آن زمان دستور یافته بودند، که اقدام به ترجمه قرآن کریم کنند و آن ترجمه همراه با تفسیر بود و مرحوم حبیب یغمایی آن را در پنج جلد، قبل از پیروزی انقلاب سامان داد و به‌عنوان اولین ترجمه رسمی شهرت پیدا کرد. بعد از آن ترجمه سورآبادی و ابوالفتوح رازی، بصائر یمینی و ترجمه میبدی است و در قرن دوازدهم ترجمه شاه ولی الله دهلوی هندی است که درخشش ادبی خوبی دارد و تا اینکه در انتهای قرن سیزدهم، ترجمه بصیرالملک از منشیان فرهنگی دربار ناصرالدین شاه بوده و چون به کتابخانه دربار دسترسی داشت، بسیار اهل مطالعه بود و این ترجمه نسبت به همه ترجمه‌های ماقبلش که بیشتر تحت‌اللفظی بودند، یک حالت خروج از تحت‌اللفظی پیدا کرد و به تطبیقی متمایل شد.

یکی از دلایل اینکه ما نیازمند ترجمه‌های به روز هستیم، مسئله تغییر و تحول و تطوری است که در نثر در هر پنج، شش سال یکبار رخ می‌دهد؛ از این جهت ما در هر نیم قرن و بلکه هر ربع قرنی و یا ۱۰ سال باید شاهد یک ترجمه جدید به نثر معیار باشیم
بعد از آن دو ترجمه سبب شد که این نثر متحول شود، یکی ترجمه مرحوم الهی قمشه‌ای، چون نثر روانی داشت و حالت مفهومی و تفسیری داشت و با استفاده از ترجمه بصیرالملک انجام شده بود و براساس آن نگاشته شده بود. بعد از آن ترجمه زین العابدین رهنماست که این دو ترجمه سبب شدند نثر فارسی وارد مرحله جدیدی شود و به نثر معیار زمان نزدیک شود. بعد از این ترجمه‌ها، ترجمه ابوالقاسم پاینده و سپس ترجمه مرحوم فیض‌الاسلام آمد که به صورت ترجمه و تفسیر قرآن بود و روشش این بود که پایبند متن بود و متن را مراعات می‌کرد و موضوعی که به ذهنش می‌آمد، آن را در پرانتز قرار می‌داد. بعد از این ترجمه، ما شاهد یکسری ترجمه‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هستیم.
 
با شروع انقلاب اولین ترجمه‌ای که به نثر روز منتشر شد، ترجمه داریوش شاهین بود که بیشتر به زبان انگلیسی تسلط داشت و ترجمه‌اش نسبتاً روان بود، اما ایراد و اشکالات فراوانی داشت و سپس ترجمه‌های بسیاری منتشر شد که براساس اطلاعی که دارم تاکنون ۷۴ جلد از ترجمه‌های بعد از انقلاب را بررسی کرده‌ام و این غیر از تعدادی است که چاپ نشده است. یعنی اگر آن‌ها هم محسوب کنیم، بیش از ۱۵۰ ترجمه را شاهد هستیم که البته حدود ۱۵ ترجمه از این تعداد، منظوم است و از این ترجمه‌ها نیز ترجمه مرحوم دوزدوزانی نسبت به ترجمه‌های هم‌نوع خود دقت بیشتری دارد و قابل توجه است.
 
دقت در این ترجمه‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها نسبت به نثر ترجمه‌های قرن چهارم، پنجم و ششم بسیار متفاوت هستند، به طوری که اکنون وقتی طلبه‌ها نثر ابوالفتوح رازی را در حوزه علمیه می‌خوانند، برای روخوانی آن مشکل دارند، زیرا نثر به اندازه‌ای تطور پیدا کرده که شاید به سختی قابل درک است و این امر یکی از دلایلی است که ما نیازمند ترجمه‌های به روز هستیم، این مسئله در نثر هر پنج، شش سال یکبار رخ می‌دهد؛ از این جهت ما در هر نیم قرن و بلکه هر ربع قرنی و یا ۱۰ سال باید شاهد یک ترجمه جدید به نثر معیار باشیم. منظور از نثر معیار، نثری است که معمولاً طبقات متوسط جامعه با آن خو گرفته‌اند و مأنوس‌اند و البته این نثر معیار، اگر مقداری با محسنات لفظی و شیوه‌های زیبا پردازی در متن ادغام شود، قطعاً مطلوب‌تر واقع خواهد شد. به‌عنوان مثال نثر‌هایی که اکنون می‌بینم نثر‌های خوبی هستند، مانند نثر مرحوم آیتی و بها‌ءالدین خرمشاهی که نثر روانی دارد و یا نثر سید علی موسوی گرمارودی ۱۰ درصد گرایش به نثر کهن دارد. ترجمه استاد ابوالفضل بهرام‌پور و یا حجت الاسلام محمدرضا صفوی نیز بسیار روان و خوب است.
 
ما باید کسانی را که اهل ادبیات و تفسیر هستند، برای ورود به ترجمه‌های جدید تشویق و ترغیب کنیم. این طور نیست که وقتی من مترجم قرآنم و قرار است پس از 10 سال ترجمه دیگری ارائه دهم بگویم دیگر ترجمه من کامل است و هیچ اشکالی به آن وارد نیست. زیرا ترجمه هرچه هم دقیق‌ باشد، نثرش مربوط به همان 10 سال گذشته است و قطعاً طی این سال‌ها نثر تغییر و تطور پیدا کرده است، از این رو ما نیازمند نثر جدید هستیم. اما از نظر محتوا هم کمااینکه ما شاهد تحولات و تغییرات فراوانی در ترجمه و تفسیر بوده‌ایم، کاملاً عیان است مشکلاتی که مترجمان سابق داشته‌اند، چه بسا مترجمان جدید با آن روبرو نباشند. ابهاماتی در ترجمه‌های کهن وجود دارد که، در ترجمه‌های امروز از نظر معنا و مفهوم وجود ندارد. مثلاً ترجمه سورآبادی که به صورت جداگانه چاپ شده است، شامل پنج جلد بوده که ترجمه و تفسیر همراه آن است و از نظر ادبی نیز اهمیت فراوانی دارد. مثلاً ترجمه ذیل آیه ۱۸ سوره مبارکه مریم به این صورت است: مریم به جبرئیل گفت: من از تو به خدای رحمان پناه می‌برم، اگر پرهیزکاری. در حالی که فرد از آدم بی‌تقوا به خدا پناه می‌برد نه باتقوا. اما سورآبادی برای اینکه این ترجمه را با تفسیر همگام کند می‌گوید: شخص بدنامی به نام تقی بود و مرادش این است که «من از تو به خدای رحمان پناه می‌برم، که اگر تو آن تقی بدنام باشی». من ابتدا تصور می‌کردم که این یک مزاح است، اما متوجه شدم که جدی است و حتی برخی از وی در آثار خود نقل کرده‌اند، اما در ترجمه‌ها و تفسیر‌های امروز شاهد چنین لغزش‌هایی نیستیم. صاحب تفسیر مجمع البیان می‌گوید: این جمله مانند این است که بگوییم: «ان کنت مؤمناً، فلا تظلمنی» که در اینجا «قلا تظلمنی» آشکار شده، اما در قرآن به دلیل موجز بودنش که یکی از ویژگی‌های قرآن کریم صنعت ایجاز است، به این صورت آمده است. در واقع «ان کنت تقیا» جواب شرط می‌خواهد. در میان قدما، تقدیرات را در جمله نمی‌آوردند؛ از این رو ترجمه نیز مبهم بود، اما اکنون این طور نیست.
 
ما اگر چنانچه بخواهیم درخشش نثر امروز را متوجه نسل امروز کنیم، باید آن را با ترجمه‌های کهن مقایسه کنیم و همچنین توضیحاتی که در قلم روز می‌آید، به دلیل نثر معیار، قانع کننده است، اما در عین حال این ترجمه‌ها ادامه یابد، ما نیازمند قلم روز برای زمان‌های بعدی خواهیم بود که به همت نویسندگان آن روز تحقق یابد.
درخشش نثر امروز در ترجمه‌های قرآن/ نمی‌توانیم ترجمه را متوقف کنیم
 
صفوی: من همواره درباره این موضوع تصوری دارم که قرآن خود را کتاب هدایت و احسن الحدیث معرفی می‌کند، این توصیفاتی که درباره قرآن است، ما را راهنمایی می‌کند که چه نوع ترجمه‌ای بنویسیم؟ باید ترجمه به گونه‌ای باشد که برای مخاطب هادی، مبین، آسان و یا به لسان قومک باشد. اگر این آیات را در نظر بگیریم راهنمای ما را در ترجمه خواهد بود و به سراغ ترجمه تحت اللفظی نمی‌رویم، چون دارای این ویژگی‌ها نخواهد بود و به نظر می‌رسد دیگر نباید این ترجمه را انجام دهیم، مگر در موارد خاصی. اما برای عموم مردم، مناسب نیست.
 
زمانی که خواستم ترجمه قرآن را شروع کنم، این را در ذهنم ترسیم کردم و این معیار را داشتم که اگر خداوند متعال می‌خواست این قرآن را به زبان فارسی برای این مخاطبان نازل کند، چگونه نازل می‌کرد. از این رو به اندازه عقل خودم با در نظر گرفتن این معیار، ترجمه را انجام دادم و برای مترجمان نیز توصیه می‌کنم که صفاتی که خداوند برای قرآن بیان فرموده، تا جایی که امکان دارد، آن را در ترجمه لحاظ کنیم.
 
درخشش نثر امروز در ترجمه‌های قرآن/ نباید روند ترجمه را متوقف کرد
بهرام‌پور: در مورد اینکه هر ۱۰ سال یک ترجمه انجام شود، علامه طباطبایی(ره) در مورد تفسیر هم چنین مطلبی را بیان کرده است. اما باید دقت کرد که محتوای قرآن ثابت است، اما مراد ما انشای ترجمه قرآن است که من هم در ترجمه‌ام این را در نظر داشته‌ام که وقتی خداوند قرآن را هدای‌تگر، آسان‌فهم و ... معرفی می‌کند؛ یعنی باید معیار مترجم حفظ امانت و محتوا باشد و طوری القا کند که بعد هدایتی و آسان بودن را داشته باشد.

ایکنا ــ با وجود تعداد انبوه ترجمه‌های قرآن آیا باز هم نیاز به ترجمه قرآن داریم؟

اگر قرار است تحولی در ترجمه‌ها رخ دهد، باز هم جای بسیاری از ترجمه‌ها خالی است. ما همواره نیاز به تحول در ترجمه، سبک و سیاق آن‌ها و مطابق بودن با ادبیات روز داریم. زیرا ممکن است چند سال دیگر ادبیات متفاوت شود و یکسری واژگانی که ما اکنون استخدام می‌کنیم، ممکن است مهجور شوند و واژگانی که ممکن است ۵۰ سال پیش استفاده می‌شد و ادیبانه هم بود، اکنون دیگر کاربردی ندارد و چه بسا ادبیاتی که امروز داریم، بخش زیادی از آن مهجور شود

صفوی: اگر قرار است ترجمه‌ها در همین سطح باشند، همین‌ها کافی است. اما اگر قرار است تحولی در ترجمه‌ها رخ دهد، باز هم جای بسیاری از ترجمه‌ها خالی است. ما همواره نیاز به تحول در ترجمه، سبک و سیاق آن‌ها و مطابق بودن با ادبیات روز داریم. زیرا ممکن است چند سال دیگر ادبیات متفاوت شود و یکسری واژگانی که ما اکنون استخدام می‌کنیم، ممکن است مهجور شوند و واژگانی که ممکن است ۵۰ سال پیش استفاده می‌شد و ادیبانه هم بود، اکنون دیگر کاربردی ندارد و چه بسا ادبیاتی که امروز داریم، بخش زیادی از آن مهجور شود. از این رو نیاز است ترجمه‌های جدیدی انجام شود و تصور نمی‌کنم که زمانی حکم شود که ترجمه بس است؛ بنابراین ترجمه‌های موجود برای امروز کافی است و چون پیش‌بینی این است که تحول زبانی رخ می‌دهد، طبعاً نیاز است ترجمه باز هم انجام شود. از نگاه دیگر ترجمه‌های موجود اغلب متین بوده و اشتباهات در آن‌ها اندک است، اما نیاز است این اشتباهات هم رفع شود. شاید این نقد‌هایی که می‌شود بتوانیم به ترجمه‌های کم خطا برسیم؛ از این رو نمی‌توانیم ترجمه را متوقف کنیم.

درخشش نثر امروز در ترجمه‌های قرآن/ نباید روند ترجمه را متوقف کرد

ایکنا ــ به نظرتان در آینده شاهد چه ترجمه‌هایی و با چه ویژگی‌هایی خواهیم بود؟

صفوی: ما باید به سمت ترجمه هدایت‌گر و آسان‌فهم برویم. اغلب ترجمه‌هایی که امروز وجود دارد، همان ترجمه تحت اللفظی است که نثر معیار به آن داده‌اند. مثلاً تا دیروز می‌گفتند: آمد زید. امروز می‌گویند: زید آمد. یعنی این ترجمه‌ها تفاوتی نکرده است. البته مترجمان هم نمی‌خواهند از متن قرآن تجاوز کنند. در حالی که باید توجه کنیم که قرار است قرآن معجزه باشد و یکی از ملاک‌های اعجاز نیز بیان قرآن است که در قالب ایجاز مطالب بسیاری را در جملات کوتاه بیان کند. زمانی آیه «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» را تحلیل می‌کردم، دیدم اگر بخواهیم با توجه به ادبیاتی که در آیه وجود دارد، بخواهیم آن را ترجمه کنیم، در حالی که قرآن ویژگی ایجاز را دارد، اما مترجم که نمی‌خواهد معجزه ارائه کند و محدودیت‌هایی برای خود قرار دهد، بلکه باید این ایجاز‌ها را باز کند و تقدیرات را کشف کند که در این زمینه قرائن وجود دارد و این گونه نیست که بخواهد از خودش ترجمه کند.

اغلب مردم با ترجمه‌های موجود ارتباط برقرار نمی‌کنند، دلیلش نیز این است که این ایجاز‌ها باز نشده و ارتباط آیات نیز چندان روشن نشده است، با وجود اینکه در متن عربی قرآن این ارتباط بین آیات وجود دارد، اما زمانی که ترجمه می‌شود این ارتباط قطع می‌شود و این نقص از زبان فارسی نیست، بلکه از مترجم است؛ بنابراین باید دست مترجم را باز بگذاریم که بتواند این ایجاز‌ها را باز کند، در این صورت ارتباط مردم با ترجمه‌ها بهتر می‌شود.

 

انتهای پیام
مطالب مرتبط
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مدرس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۸/۰۷/۱۴ - ۱۱:۳۹
0
0
جدا از نادرست بودن برخی ادعاها و استنتاجات بالا، باید گفت که
ترجمه بس است و این ترجمه ها خود حجاب زبان قرآن اند.
چرا زبان قرآن را یاد مردم ندهیم تا نیازشان به ترجمه دست کم قدری کمتر شود، آن گونه که در نقاط بسیاری از جهان اسلام، مردم زبان های مختلف و تحت حکومت های لاییک با قرآن ارتباطی بهتر و مستقیم تر دارند.
captcha