چندی پیش گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمد معرفت، مدیرکل تبلیغ و امور دینی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی، با عنوان «چالش جذب مدرس برای ۳ هزار کلاس قرآن دانشگاه آزاد اسلامی» درباره فراخوانهای جذب مدرس انس با قرآن و ابهاماتی در خصوص جذب و بهکارگیری این افراد که به تازگی از سوی ریاست دانشگاه آزاد اسلامی اعلام شده بود از سوی ایکنا، صورت گرفت.
مدیرکل تبلیغ و امور دینی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی به کمبود مدرس انس با قرآن در این دانشگاه اشاره و به جزئیات جذب مدرس و چالشهای آن در این دانشگاه پرداخت و گفت: مجوزهای گروه معارف اسلامی هیچ تعهدی نسبت به اینکه با دریافت آن امکان جذب وجود داشته باشد، ایجاد نمیکند و صرفاً نشانگر مهارت استاد است و خود فرد باید برای جذب در دانشگاهها تلاش کند و نیز در حال رایزنی هستیم تا دارندگان مدرک کارشناسی ارشد، مجوز تدریس درس انس با قرآن را دریافت کنند.
با انتشار این گفتوگو، سعید همایون، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت نقدی بر بخشهایی از صحبتهای حجتالاسلام والمسلمین محمد معرفت، مدیرکل تبلیغ و امور دینی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی داشت که در ادامه آن را میخوانید؛
«بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن عرض سلام، در تاریخ دوم مردادماه جاری مصاحبهای توسط آقای وهاب خدابخشی از خبرگزاری ایکنا با حجتالاسلام معرفت مدیرکل تبلیغ و امور دینی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفت. مطالب مختلفی در آن مطرح شده است که به قسمتهایی از آن نقدی وارد است که خدمت خوانندگان محترم نگاشته میشود.
قسمتی از متن مصاحبه:
متاسفانه تغییر و تحولات باعث شد که سطح کیفی اساتید و برگزاری کلاسها به شدت کاهش پیدا کند؛ لذا باتوجه به این موضوع چند کار انجام دادیم و برای اولین بار سرفصلهای این درس را مشخص کردیم. حدود شش منبع معتبر در اختیار اساتید گذاشته شد. قبل از آن تنها یک منبع برای اساتید بود و آنها هم حتما باید از آن استفاده میکردند؛ لذا سعی کردیم دست اساتید را باز نگه داریم و سرفصلمحور بشویم.
کسانی که با دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان مدرس یا دانشجو سر و کار دارند میدانند که درس آشنایی با قرائت و روانخوانی قرآن کریم از سال ۱۳۶۸ به صورت رسمی به ارزش یک واحد درسی برای دانشجویان تمامی مقاطع و رشتههای تحصیلی دانشگاه آزاد اسلامی ارائه شد؛ که صرفاً به تدریس روخوانی و روانخوانی قرآن کریم خواهد پرداخت.
تمام دانشجویان در هر مقطعی باید این درس را بگذرانند حتی اگر برای ادامه تحصیل از دانشگاه دیگری بهاین دانشگاه آمده باشند. هدف از ارائه این درس این بوده که دانشجویان بعد از پایان ترم بتوانند قرآن را تلاوت کنند. کاری بسیار پسندیده که به همین مناسبت کتابی با همین عنوان تدوین شده و در تیراژ زیاد چاپ شده و چندین سال تکرار شده و در اختیار مدرسان و دانشجویان قرار میگیرد. لذا یک روش واحد با یک منبع واحد در سراسر کشور ایجاد شد که کاری زیبا و مورد تقدیر است.
این کتاب بعد از مدتی ویرایش میشود و مجدداً به دانشگاههای آزاد ارائه میشود. چون نویسندگان محترم از دو روش فکری یعنی رسمالاملاء و رسمالمصحف تبعیت کرده بود، بخش اول کتاب با بخش دوم همخوانی نداشت و به همین دلیل در ۵۶ صفحه اول حدود ۵۶۰ اِشکال اِعرابی وارد شد.
این عدم هماهنگی به صورت مستند توسط یکی از مدرسان گوشزد میشود، البته باید یادآوری شود که کمدقتی مدرسان محترم سبب شده است که این کتاب سالها بدون هیچ تغییری منبع این درس باشد. پس از چندی برای بار سوم این کتاب توسط چند نفر از مسئولان و چند نفر از مدرسان ویرایش و بازخوانی میشود؛ متن تهیه شده برای غلطگیری و پیشنهادات تکمیلی به تهران ارجاع داده میشود و متاسفانه کتابی که دارای اشکالهایی بوده را با قرآنی با رسمالخط املائی نادر که با متن نوشته شده هماهنگی نداشته به چاپ میسپارند.
در این مرحله هم باز مدرسان محترم اعمال نظر نمیفرمایند و کتاب هنوز به چاپ خود ادامه میدهد. در زمان حاضر هم به عنوان یکی از منابع درسی و یکی از کتب آزمون جذب مدرسان معرفی میشود. معلوم میشود مسئولان محترم به معایب و مزایای کتاب توجه ننموده یا کمتوجهی کردهاند و یا اشکالات را مهم ندانستهاند.
در حال حاضر کمتوجهی و بیاهمیتی به این درس در دانشگاها کاملا مشهود است، زیرا دانشجو این واحد درسی را میگیرد و در کلاس هم حضور پیدا نمیکند و حذف دانشجو هم از طرف دانشگاه ممنوع است، چون دانشجو به دانشگاه دیگری مراجعه میکند و دانشگاه هم مشکلات مادی دارد پس حذف هم نباید صورت گیرد. با کمال تاسف تا یک روز قبل از امتحان هم درس را به دانشجویان ارائه میدهند در نهایت باید ارفاق هم صورت گیرد و الا دانشجو از قرآن زده میشود! البته این جمله متاسفانه از زمان دبستان تکرار میشود و به دانشآموز نمره داده میشود تا وارد دانشگاه میشود و پس از دوازده سال در خواندن قرآن مشکل دارد! در هر صورت از معرفی با استاد استفاده میکند به هر شکلی شده یک نمره میگیرد. عدم تسلط به قرائت قرآن در اساتید هم ساری و جاری است.
هم اکنون ارائه این درس و جذب مدرسان به اداره تبلیغ و امور دینی نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی واگذار شده است. این عزیزان هم بدون این که کتاب جدیدی معرفی یا ویرایشی انجام دهند نام درس را به انس با قرآن کریم تغییر میدهند.
اشکال کار از اینجا شروع میشود که این عزیزان به جای اینکه روش واحدی را در سراسر کشور ایجاد کنند در ابتدا سرفصلهایی را در تاریخ 23 شهریور سال گذشته به شماره ۳۶۴۷۵/۹۵/ص به رؤسای محترم واحدها ابلاغ میکنند. پس از آن شش منبع را معرفی میکنند که این منابع با سرفصلها همخوانی ندارد! به عنوان نمونه در سرفصلهای ارائه شده به آموزش روخوانی و روانخوانی توجه ویژه شده است در حالی که دو منبع اول و آخر فقط تدریس تجوید بوده و از آموزش روخوانی تهی است.
دانشجویی که نمیتواند صفحه یا آیهای را بدون غلط بخواند اگر استاد منبع اول و آخر را برای تدریس ارائه دهد آیا این دانشجو قرآنخوان میشود یا تنفر در او ایجاد میشود؟ اشکالهایی بر منابع وارد است که بیان میشود.
منبع اول: فقط تجوید است آن هم در دو مجلد به عنوان حلیه ۱ و حلیه ۲ چگونه باید این دو جلد در یک ترم تدریس شود. چگونه دانشجویی که توان خواندن ندارد، باید مفاهیم تجوید که شامل تلفظ و صفات و احکام حروف را رعایت کند.
منبع دوم: همان کتاب ویرایش سوم دانشگاه است که در مورد ویرایش آن مطالبی را خدمتتان ارائه کردم.
منبع سوم: تلفیقی از روخوانی و تجوید است مانند منبع دوم است منبعی تکراری فقط نام نویسنده تغییر یافته است.
منبع چهارم: آموزش روخوانی است که توسط دو نفر با دو فکر و سلیقه نوشته شده یکی از رسمالاملاء استفاده و دیگری از رسمالمصحف استفاده کرده است که برای آموزش مشکل ایجاد میکند.
منبع پنجم: آموزش روخوانی به روش رسمالاملاء که منسوخ شده است. این در حالی است که اکثر قرآنهای مساجد و تکایا و مجالس از رسم المصحف تبعیت میکنند. شما کدام قاری را سراغ دارید که تلاوتش را از روی رسمالاملاء انجام دهد؟
منبع ششم: اشکالی که بر منبع اول وارد بود بر این منبع نیز وارد است، چون فقط آموزش تجوید است.
حال که مختصر اطلاعاتی پیرامون تکثر منابع پیدا شد، ببینید اگر در دانشگاه هر یک از مدرسان یکی از این منابع را به دانشجویان معرفی کند چه بینظمی ایجاد میشود. اگر دانشجویی نتوانست درس را پاس کند در ترم بعدی با مدرس دیگری درس را بر میدارد که روش این مدرس کاملا با مدرس اولی در تضاد است.
اختلاف منابع سبب میشود هر مدرسی به هر نحوی عمل کند و هر طور خواست امتحان بگیرد برای نمونه چندین سوال تشریحی یکی از مدرسان انس با قرآن در یکی از دانشگاها را در مقابلتان قرار میدهم.
جلسه امتحان درس انس با قرآن که دانشجو با گریه آن را ترک میکند و میگوید: «چرا استاد سوالاتی مرتبط با زندگی شخصی من مطرح کرده است؟»
نمونه سوال:
۱- یک عادت و صفت شخصی را که خود فرد از آن رنج میبرد در چند سطر نوشته سپس چند راهکار برای رفع آن بنویسید؟
۲- از تمام داشتههایت که به آن میبالی خدا را جدا کن بعد ببین چه داری؟ به همه کمبودهایت که از آن مینالی خدا را بیفزا و ببین دیگر چه کم داری؟
۳-یکی از وابستگیهای فکری خود را شرح داده سپس توضیح دهید چه راههایی برای رهایی از این وابستگی سراغ دارید؟
اگر روش آموزش و منبع یکی باشد به مرور اشکالها با تذکر مدرسان تصحیح و برطرف میشود. بازدهی بیشتری هم خواهد داشت.
عزیزان باید توجه داشته باشند که قرائت قرآن مانند روانشناسی و سایر رشتهها نیست که احتیاج به منبع مختلف داشته باشد تا سایر نظرها و اندیشهها لحاظ شود.
دقت بفرمایید اگر برای آموزش کتاب اول دبستان منابع مختلفی به آموزگاران ارائه شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه مشکلاتی را ایجاد میکند. ولی شما میبینید همان کتاب و روش تدریسی که در شهر بزرگی مانند تهران صورت میگیرد همان روش و کتاب نیز در روستاهای دورافتاده سیستان و بلوچستان هم آموزش داده میشود.
ممکن است به ذهن خوانندگان گرامی خطور کند، شما که این نقد را نوشتهاید، خودتان چه پیشنهادی دارید؟
دانشگاه باید در ابتدا یک بررسی کامل انجام دهد. ببینید جامعه قرآنی بیشتر به چه نوع رسمالخطی اقبال دارند سپس یک فراخوان به مدرسان بدهد و اشکالهای کتب قبلی را جویا شود با یک کار اساسی کتابی را تدوین کند و بهصورت آزمایشی در چند دانشگاه به کار گرفته شود تا معایب آن برطرف شود. پس از آن کتاب را در اختیار سایر دانشگاها قرار دهند. اگر چنین اتفاقی بیفتد کتاب سیر تکاملی خود را طی خواهد کرد و الگویی برای سایر نهادهای قرآنی قرار میگیرد.
والسلام
سعید همایون مدرس دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت 9/5/ 1402»
انتهای پیام