به گزارش ایکنا، آیتالله محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج حوزه قم، یادداشتی درباره «نسبت دین و اخلاق» در کانال شخصی خود منتشر کرد که میخوانید؛
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق»
یک؛ این مطلب از جهت قرآنی و روایی مسلم است که پیامبران الهی (که خود در قلههای رفیع اخلاق انسانی هستند) به دنبال تزکیه نفوس آدمیان و آموزش اخلاق والا و زیبای الهی و انسانی هستند.
دو؛ این نکته مسلم است که فطرت و عقل انسان او را به سمت زیباییهای اخلاقی فرا میخواند و از جذب به سوی زشتیها باز میدارد اما این پیامبر درونی به کمک پیامبران الهی نیاز دارد تا آدمی هم بهتر بفهمد و هم زیباتر رفتار کند و به تعبیر مولا(ع) در خطبه اول نهج البلاغه پیامبران مبعوث شدند تا زیباییهای نهان در عقول آدمیان را که به آن توجه ندارند آشکار کنند «وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول».
سه؛ این مطلب قابل انکار نیست که از نظر قرآن کریم در عین اینکه بعضی پیامبران الهی امتیازاتی نسبت به دیگر انبیاء دارند، ولی همگی هدف واحد توحیدی دارند و همه در این نقطه مشترکند که به دنبال رشد و تعالی اخلاقی و معنوی انسانها هستند، اوج این رشد اخلاقی را باید در شخص نبی خاتم محمد مصطفی(ص) و مکتب و تعالیم آن حضرت جستوجو کرد.
چهار؛ تردیدی نیست که اخلاق دینی تمام جوانب و ابعاد زندگی آدمی را فرا میگیرد. انسان مطلوب پیامبران کسی است که گفتار و رفتارش با همگان زیبا و انسانی باشد. اخلاق دینی باید خود را در محیطهای خانوادگی، آموزشی و کار نشان دهد. آموزه همه پیامبران و شخص خاتم النبیین اصالت دادن به اخلاق در اقتصاد، سیاست، مدیریت، قدرت، حکومت و حتی میدان جنگ است.
اکنون با توجه به مطالب فوق که همگی مستند به آیات و روایات بسیاری است نتیجه میگیریم که:
اولا آخرین پیامبر، سازندهترین و اساسیترین و مناسبترین راهنماییها را برای تکمیل و تتمیم آموزههای عقلانی و فطری ارائه داد تا بشر رشد علمی و صنعتی خود را بر محور اخلاق قرار دهد، تا ساختمان خانواده و اجتماع، مدیریت و سیاست، زمامداری و اقتصاد را بر پایه اخلاق بنا گذارد. این یعنی تتمیم و تکمیل ارزشها و مکارم فطری و عقلانی توسط خاتم الانبیاء(ص).
ثانیا همه پیامبران آمدند تا متناسب با شرایط زمان خود مردم را از ظلمات، ظلم، طغیان، عصیان، جهل، زشتی، دروغ، دورویی و ... برهانند و به سوی نور، عدل، علم، عقل، صدق، صداقت و به سوی زیبایی مطلق یعنی به سوی خداوند دعوت کنند و تتمیم و تکمیل این ساختمان زیبا (مکارم اخلاق) که هر یک از پیامبران در بنای آن سهمی داشتند، بر عهده خاتم پیامبران است.
ثالثا این که هدف پیامبر خاتم را منحصر در تتمیم بنیادهای عقلانی اخلاق و نیز تکمیل بنیانهای اخلاقی انبیاء پیشین بدانیم به این معناست که زندگی دینی بدون محوریت اخلاق بی معناست.
رابعا نیاز بشر به فقه و قانون و حقوق انکار ناپذیر است ولی فقه و قانون و حقوق مطلوب همه فرستادگان الهی و به ویژه آخرین فرستاده خداوند، فقه و قانون و حقوقی است که بر پایه اخلاق و کرامت انسانی باشد و جهت گیری اصلی همه معارف دینی تحقق زیباییهای اخلاقی باشد.
آنچه بیان شد همان حقیقتی است که در حدیث معروف «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» بیان شده است و با غمض عین از سند، پیام اصلی حدیث همان مطالب مسلم و قطعی پیشین است. این حدیث یعنی: اولا اساس نبوت او تتمیم ارزشهای اخلاقی عقلانی است، ثانیا: رکن رسالت ختمیه تتمیم پیامهای اخلاقی رسولان پیشین است.
عامل اصلی انحطاط جوامع مسلمین دوری از اخلاق و تعقل انسانی است که چه بسا باعث تحقیر، توهین، تکفیر، تحجر و حتی قتل انسانها شود. کسی که علنا دین غیر اخلاقی را ترویج میکند، به این بهانه که اخلاق ظرفیت سوء استفاده دارد مگر نمیداند در طول تاریخ از توحید و دین و تقوی هم سوء برداشتهای فراوان شده است.
انتهای پیام