به گزارش ایکنا؛ سومین شب سوگواری با سخنرانی سیدمجتبی حسینی، شب گذشته در دبیرستان صدیقین برگزار شد. حسینی در این جلسه به ادامه بحث درباره عبارت «کلامکم نور» در زیارت جامعه کبیره پرداخت و اظهار کرد: خود همین عبارت یک عبارت پارادوکسیکال است. وقتی میگوییم «کلام»، آنچه به ذهن متبادر میشود مطلبی است که بیان میشود و ما میشنویم، اما وقتی میگوییم «نور» وادی دیگری دارد. در این عبارت از دو مقوله مختلف با یک عنوان یاد شده است؛ یعنی یک عنوان بر دو مقوله مختلف گذاشتهاند. کلام مربوط به حس شنوایی است، اما نور مربوط به حس بینایی است؛ اینها دو مقوله مختلف است. در این عبارت یک تنیدگی بین حواس انسان مشاهده میشود. به عبارت دیگر، کلام شنیدنی است، ولی نور دیدنی است. کلام چگونه نورانی است؟ آیا این جمله غلط نیست؟ وقتی میگوییم کلام نورانی است یعنی چه؟
قلب انسان؛ نقطه درهمتنیدهشدن حواس ظاهری
وی توضیح داد: یک چشم داریم و یک گوش. همه این حواس دریافتکننده هستند که از طریق آنها با بیرون ارتباط برقرار میکنیم. این حواس در عمقی به هم وصل میشوند. در آن عمق همه حواس پنجگانه به یک نقطه میرسد؛ لذا در عالم رؤیا هیچکدام از این حواس را ندارید، ولی یک صحنهای را میبینید یا یک صدایی را میشنوید. این ادراکات از طریق حس نیست. آن نقطهای که در وجود ماست که «قلب» است. گاهی این قلب، این مرزهای شنیداری و دیداری را کنار میگذارد و خودش مستقیماً بر یک موضوع احاطه پیدا میکند. اگر گفتهاند «کلامُکُم نورٌ» یعنی با خودت کار داریم، نه با چشم و گوشت.
جلسه روضه امام حسین(ع) معراج است
حسینی تاکید کرد: درانسان فقط چشم و گوش و بینی نیست. ائمه(ع) در یک افق دیگری با ما حرف میزنند، ولی ما خودمان را بالا نبردیم؛ به جایش مطلب را پایین میآوریم تا بفهمیم. بحث من این است. در روایت آمده است که حرم امام حسین(ع) معراج انبیاست. وقتی در حرم امام حسین(ع) یا مجلس ایشان میرویم معراج ماست. عرضم این است که «کلامکم نور» گزارشی از لایههای بزرگتر این عالم است.
مؤلف کتاب «مقامات اولیا» در ادامه گفت: ای انسان تو چشم و گوش داری، ولی همه اینها یکسری وسیله هستند تا ارتباط تو را با جهان فیزیکی پیرامون برقرار کنند، اما نه تو تمام وجودت فیزیکی است و نه جهان پیرامون تو صرفاً فیزیکی است. تو جای دیگری به نام قلب داری. اینکه دهه محرم سراغ امام حسین(ع) میآیید به خاطر این است که امام حسین(ع) قطبنمای قلب ماست. در روایت آمده است: خداوند به هر کس بخواهد خیر بدهد در قلبش محبت امام حسین(ع) قرار میدهد. این محبت انسان را دگرگون میکند.
وی ادامه داد: نور کلام اهل بیت(ع) برای برخی دیدنی است، ولی برای برخی دیدنی نیست: «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ؛ خدا نورشان را برد و در ميان تاريكيهايى كه نمىبينند رهايشان كرد»(بقره/17). «کلامکم نور» یعنی وقتی به مجلس روضه میآیی خواستهات این باشد که کلام اهل بیت(ع) برایت نور باشد. قرآن میفرماید: «الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَ كَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا؛ [به] همان كسانى كه چشمان [بصيرت]شان از ياد من در پرده بود و توانايى شنيدن [حق] نداشتند»(کهف/101). این آیه میفرماید که چشم برخی از ذکر من نابیناست.
قاری شهید کربلا
حسینی در پایان گفت: «بریر» قاری، مفسر و معلم قرآن بود و در کوفه زندگی میکرد. وقتی متوجه شد امام حسین(ع) از مدینه خارج شده، به شهر مکه رفت. بریر با اینکه قاری قرآن بود و با آیات حج انس داشت، حج را نیمهتمام گذشت و با امام حسین(ع) راهی شد. در یک منزلی امام حسین(ع) همه را جمع کرد و فرمود: هرکس میخواهد برود، برود. بریر در پاسخ امام(ع) گفت: همه لذت من این است که من میمیرم و شما به سوی من میآیی و جان دادن مرا تماشا میکنی. وقتی بریر داشت از دنیا میرفت امام حسین(ع) با لبخند پیش او آمد، سرش را به زانو گرفت و این آیه را قرائت فرمود: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ از ميان مؤمنان مردانىاند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند»(احزاب/23).
انتهای پیام