به گزارش ایکنا از صربستان؛ «سعید خلیلویچ»، رئیس مرکز علوم دینی «قم» در بلگراد، از سخنرانان مراسم رونمایی کتاب «اسلام؛ اعتقاد و حیات» به تبیین مهمترین شاخصههای محتوایی این کتاب پرداخت. در این جلسه که با استقبال تعداد زیادی از محققان، دانشجویان و رسانههای کشورهای صربستان و بوسنی مواجه شد، علاوه بر خلیلویچ و تاناسکویچ، دو استاد معروف دانشکده الهیات ارتدوکس و دانشکده علوم سیاسی بلگراد، «سرجان سیمیچ» و «نناد کسمانویچ» هم تحلیل خود را در ارتباط با محتوای کتاب ارائه کردند. پروفسور «کسمانویچ» مشاور رئیس شورای ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین هم بوده است.
کتاب «اسلام: اعتقاد و حیات» از سوی قدیمیترین سازمان انتشاراتی کشور صربستان با نام «انجمن ادبی صربی» منتشر شده است. «دراگان لاکیچویچ»، رئیس این سازمان، در ابتدای جلسه توضیح داد که چاپ نخست این کتاب، 10 سالِ قبل به عنوان یکی از منشورات صدمین سال فعالیت «انجمن ادبی صربی» روانه بازار کتاب در صربستان و منطقه بالکان شد و از آن زمان، کتاب پروفسور «تاناسکویچ» به یکی از مراجع مهم بازشناسی اسلام در میان دانشجویان صربستانی مبدل شد. وی اضافه کرد که چاپ سوم کتاب، چند فصل جدید، همچون فصول حقوق زن در اسلام، اسلام و مسئله ناسیونالیسم، اسلام و دموکراسی و اسلام و تولرانس(تحمل پذیری) را هم دربردارد.
مؤلف کتاب، پروفسور «دارکو تاناسکویچ»، از مشهورترین اسلامشناسان صربستانی و استاد و رئیس کرسی شرقشناسی دانشکده ادبیات دانشگاه بلگراد است. وی سفیر کشور یوگسلاوی سابق در ترکیه، جمهوری آذربایجان و واتیکان و سفیر صربستان در یونسکو هم بوده است. «تاناسکویچ» هدف از نگارش کتاب «اسلام: اعتقاد و حیات» را بازشناسی اسلام به عنوان دینی با شور و نشاط حیرتانگیز در اعصار مختلف دانست. جذابیت اسلام، از نظر وی، حتی در دنیای مدرن که عموماً بیعلاقه به معنویت دینی است، کمرنگ نشده است.
این اسلامشناس صربستانی تأکید کرد گفتگوی غرب با اسلام باید مبتنی بر شناخت علمی دقیق از معارف این دین باشد، زیرا در غیر این صورت، دعوت به گفتگو خیرخواهانه و با هدف نیل به حقیقت نخواهد بود.
«سعید خلیلویچ»، عضو مرکز علوم دینی «قم» در بلگراد، نیز در ابتدای سخنان خود اشاره کرد که اصطلاحات «اعتقاد و حیات» در عنوان کتاب، میتواند ناظر به دو مقوله حکمت نظری و حکمت عملی در اسلام باشد، با این توضیح که قرآن به عنوان منبع معرفت وحیانی، فوق عقل نظری و عقل عملی قرار دارد و هر دو بخش حکمت، اعتبار جهانشناختی خود را از معرفت شهودی و وحیانی به دست میآورند. وی بیان کرد که حکمت نظری در بخش فلسفه اولی متکی بر استدلال از نوع قیاس است و در این رابطه افزود که قیاس باید هم صورت نتیجهبخش داشته باشد و هم مواد یعنی مقدمات آن لازم است برخی شرایط را داشته باشد.
«خلیلویچ» سپس توضیح داد که اگر هدف محقق، کشف حقیقت باشد لازم خواهد بود قیاسی که به کار میگیرد از قسم قیاس برهانی باشد، اما اگر هدفش تأثیر در نفس شنونده و یا اقناع مخاطب باشد، در آن صورت از قیاسهای خطابی و جدلی استفاده خواهد کرد. «خلیلویچ» نتیجه گرفت که در صورت دوم، ممکن است معرفت دینی در حدّ «دُگم» فروکاسته شود.
عضو مرکز علوم دینی «قم» در بلگراد در ادامه متذکر شد که حکمت نظری اسلام در ادوار تاریخی گوناگون به هیچ وجه چهره جدلی یا خطابی غالب نداشت. وی به تاریخ توسعه حکمت در ایران اسلامی اشاره کرد و توضیح داد که حکمت نظری در این بخش از جهان اسلام از اتقان کم نظیر برهانی برخوردار بوده است. از نظر «خلیلویچ»، هر جا که حکمت نظری اسلامی چهرهای برهانی به خود گرفت، آنجا فقه و فلسفه اجتماعی و سیاسی به عنوان شاخههای حکمت عملی، رشد چشمگیری داشتند.
از نظر «خلیلویچ»، توسعه حکمت برهانی در میان مسلمانان دو فایده تمدنی مهم داشت. اولاً، آنها در مسیر کشف حقیقت، از گفتگوی علمی مؤثر با مکاتب و جهانشناسیهای دیگر در همه ادوار تاریخی استقبال کردند و ثانیاً، حکمای معاصر در پرتو استحکام برهانی معارف خود به خوبی متوجه محدودیتهای معرفتی علم مدرن شده و راه برونرفت از بحرانهای متراکم انسان مدرن را در جستجوی حقیقت ناب در عرصههای عقل نظری و عملی دانستهاند. «خلیلویچ» در پایان هشدار داد که اسلام اگر در حاشیه معنای مدرن علم، هویت تاریخی و تمدنی خود را بازخوانی و بازسازی کند، به زودی به صورت بخشی از این جهان تغییر هویت داده و ناگزیر، صورت و سیرت قدسی خود را از دست خواهد داد.
انتهای پیام