کار دشمن دشمنی است چه با خدعه چه با مشت و دندان/ راهکار دشمن‌شناسی در آیه 118 سوره آل عمران
کد خبر: 3792007
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۵
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب/

کار دشمن دشمنی است چه با خدعه چه با مشت و دندان/ راهکار دشمن‌شناسی در آیه 118 سوره آل عمران

گروه سیاسی ــ آیه 118 سوره آل عمران که رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان اخیر خود در جمع مردم آذربایجان به آن استناد کردند به ضرورت پرهیز از دوستی با کفار و بازگو نکردن اسرار خود نزد آنها تأکید می‌کند و بیان می‌دارد که دشمن فقط به دنبال رنج و آسیب زدن به شماست و در این مسیر از اعمال هیچ راهکاری، اعم از زور، تهدید، خدعه و حتی لبخند، دریغ نمی‌ورزد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با مردم آذربایجان در بخشی از سخنرانی خود که مربوط به شناخت درست دشمن است با استناد به آیه 118 سوره آل عمران فرمودند: «توصیه‌ به مسئولین کشور هم این است که دشمن را درست بشناسند، فریب خدعه‌‌ دشمن را نخورند. دشمن از طرق مختلف وارد می‌شود؛ گاهی دندان نشان می‌دهد، گاهی مشت نشان می‌دهد، گاهی هم لبخند نشان می‌دهد؛ همه‌ اینها به یک معنا است. لبخند دشمن هم مثل همان دندان نشان دادن دشمن است، فرقی نمی‌کند، دشمنی است: قَد بَدَتِ البَغضاءُ مِن أَفواهِهِم وَ ما تُخفی صُدورُهُم أَکبَرُ؛ آنچه در دل‌های نجس و سرشار از بغض و کینه آنها وجود دارد از اسلام و مسلمین و به‌خصوص جمهوری اسلامی، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در حرف‌های‌شان ظاهر می‌شود. فریب دشمن را نخورند، خدعه دشمن را قبول نکنند. امروز شما ملاحظه می‌کنید که غربی‌ها به معنای واقعی کلمه دارند خدعه می‌کنند. حالا کار آمریکا که دیگر از خدعه گذشته و کاملاً آشکار و شمشیر از رو[بسته] است، [امّا] اروپایی‌ها هم دارند همین‌جور با خدعه عمل می‌کنند. من نمی‌گویم چه کار کنند؛ دولتی‌ها بنشینند فکر کنند، [منتها] مواظب باشند مخدوع نشوند، مواظب باشند فریب نخورند، از دشمن رودست نخورند، به امید اینکه بتوانیم یک کاری بکنیم، خودشان را و ملّت را دچار مشکل نکنند؛ هم فریب نخورند، هم از دشمن وحشت نکنند؛ بدانند که دست خدا بالای دست‌ها است و خدای متعال طرف‌دار و پشتیبان ملتی است که دین او را نصرت می‌کنند و یاری می‌کنند و این ملّت بحمدالله این کار را انجام خواهد داد».

متن کامل آیه 118 سوره آل عمران چنین است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید! آنها از هر گونه شرّ و فسادی در باره شما، کوتاهی نمی‌کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه‌های) دشمنی از دهان (و کلام)‌شان آشکار شده و آنچه در دل‌های‌شان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راه‌های پیشگیری از شر آنها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید!»

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه بیان می‌دارد که «در اين آيه شريفه، (وليجه) (خويشاوند نزديك) را (بطانه) (آستر) ناميده و وجهش اين است كه آستر به پوست بدن نزديك است. تا رويه (ظهاره) لباس. چون آستر لباس بر باطن انسان اشراف و اطلاع دارد و مى‌داند كه آدمى در زير لباس چه پنهان كرده، خويشاوند آدمى هم همين‌طور است، از بيگانگان به آدمى نزديك‌تر و به اسرار آدمى واقف‌تر است. و جمله (لا يالونكم) به معناى (لا يقصرون فيكم) است. يعنى دشمنان از رساندن هيچ شرى به شما كوتاهى نمى كنند. كلمه (خبال) به معناى شر و فساد است و به همين جهت است كه جنون را (خبل) هم مى‌گويند، چون در جنون، فساد عقل است. در جمله (ودواما عنتم) كلمه (ما) مصدريه است و معناى جمله را (ودوا عنتكم) مى‌سازد، يعنى دوست‌دار شدت و گرفتارى و ضرر شمايند.

جمله (قد بدت البغضاء من افواههم) مى‌رساند كه دشمنى آنان نسبت به شما آن قدر زياد است كه نمى‌توانند پنهان بدارند، بلكه دشمنى باطني‌شان در لحن كلام‌شان اثر گذاشته است. پس در حقيقت در اين جمله كنايه‌اى لطيف به‌كار رفته و آنگاه بدون اينكه بيان كند، در دل‌هاى خود چه چيز پنهان كرده‌اند، فرموده: (و ما تخفى صدورهم اكبر) تا اشاره كرده باشد، به اينكه آنچه در سينه دارند، قابل وصف نيست، چون هم متنوع و گوناگون است و هم آنقدر عظيم است كه در وصف نمى‌گنجد، و همين مبهم آوردن (ما فى صدورهم) بزرگ و عظيم بودن را تأييد مى‌كند».

در واقع خطر دوستی و همدلی با دشمنان و اطلاع دادن اسرار به آنان آن قدر بزرگ است که با ابهام بیان شده است تا مسلمانان را به تفکر و تعقل وادار سازد و ابعاد مختلف این دشمنی را دریابند. نکته محوری این است که راهبرد حتمی دشمن ضرر رساندن به مسلمانان و به گرفتاری انداختن آنان است و لذا ممکن است برای تحقق این راهبرد از تطمیع، تهدید، زور، لبخند و انواع و اقسام اقدامات سخت و نرم دست بزنند.

آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه ابتدا درباره شأن نزول این آیه آورده است: «از ابن عباس نقل شده اين آيات هنگامى نازل شده كه عده‌اى از مسلمانان با يهوديان، به سبب قرابت يا همسايگى يا حق رضاع و يا پيمانى كه پيش از اسلام بسته بودند، دوستى داشتند و به‌ قدرى با آنها صميمى بودند كه اسرار مسلمانان را به آنان مى‌گفتند. بدين‌وسيله قوم يهود كه دشمن سرسخت اسلام و مسلمين بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان قلمداد مى‌كردند، از اسرار مسلمانان مطلع مى‌شدند. آيه نازل شد و به آن عده از مسلمانان هشدار داد كه چون آنان در دين شما نيستند، نبايد آنها را محرم اسرار خود قرار دهيد، زيرا آنان درباره شما از هيچ شر و فسادى كوتاهى نمى‌كنند، آنان مى‌خواهند شما هميشه در رنج و عذاب باشيد».

سپس در تفسیر این آیه چنین می‌آورد که «اين آيه به دنبال آياتى كه مناسبات مسلمانان را با كفار بيان كرد، به يكى از مسائل حساس اشاره كرده و ضمن تشبيه لطيفى به مؤمنان هشدار مى‌دهد، مى‌گويد: غير از هم‌مسلكان خود براى خود، دوست و هم‌رازى انتخاب نكنيد و بيگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازيد يا ايها الذين آمنوا لا تتخذوا بطانة من دونكم ...بطانة در لغت به معنى لباس زيرين است و مقابل آن ظهارة به – معنى لباس روئين مى باشد و در اينجا كنايه از محرم اسرار است و خبال در اصل به معنى از بين رفتن چيزى است، غالبا به زيان‌هایى كه در عقل انسان اثر مى‌گذارد، گفته مى شود. يعنى كفار شايستگى دوستى شما را ندارند و نبايد آنان دوست و محرم اسرار شما باشند. كفار در رساندن شر و فساد به مسلمانان كوتاهى نمى‌كنند (لا يالونكم خبالا). هرگز سوابق دوستى و رفاقت آنها با شما مانع از آن نيست كه به خاطر جدایى در مذهب و مسلك آرزوى زحمت و زيان شما را در دل خود نپرورانند، بلكه پيوسته علاقه آنها اين است كه شما در رنج و زحمت باشيد (ودوا ما عنتم).

آنها براى اينكه شما از مكنونات ضميرشان آگاه نشويد و رازشان فاش نگردد، معمولا در سخنان و رفتار خود مراقبت مى‌كنند و با احتياط و دقت حرف مى‌زنند، ولى با وجود اين، آثار عداوت و دشمنى از لابلاى سخنان آنها آشكار است و گاه به‌طور ناخودآگاه سخنانى بر زبان مى‌آورند كه مى‌توان گفت همانند جرقه‌ای ا‌ست از آتش پنهانى دل‌هاى آنها و مى‌توانيد از آن، به ضمير باطن آنان پى ببريد (قد بدت البغضاء من افواههم).

اين آيه به دنبال آياتى كه مناسبات مسلمانان را با كفار بيان كرد، به يكى از مسائل حساس اشاره كرده و ضمن تشبيه لطيفى به مؤمنان هشدار داده است، كه غير از هم‌مسلكان خود براى خود، دوست و هم‌رازى انتخاب نكنند و بيگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازند. اين آيه حقيقتى را بيان مى‌كند كه اميرمؤمنان علی(ع) در سخنان خود توضيح فرموده است، آنجا كه مى‌فرمايد: ما اضمر احد شيئا الا ظهر فى صفحات وجهه او فلتات لسانه. هيچ كس در ضمير باطن، رازى را پنهان نمى‌دارد، مگر اينكه از رنگ چهره و لابلاى سخنان پراكنده و خالى از توجه او آشكار مى‌شود. خلاصه اينكه خداوند بدين وسيله طريقه شناسایى باطن دشمنان را نشان داده و از ضمير باطن و راز دروني‌شان خبر مى‌دهد و مى‌فرمايد: آنچه از عداوت و دشمنى در دل خود پنهان كرده‌اند، به‌مراتب از آنچه بر زبان مى‌آورند بزرگتر است (و ما تخفى صدورهم اكبر). سپس اضافه کرده: ما براى شما اين آيات را بيان كرديم، كه اگر در آن تدبر كنيد، به‌ وسيله آن مى‌توانيد دوست خود را از دشمن تميز دهيد و راه نجات را از شر دشمنان پيدا كنيد (قد بينا لكم الايات ان كنتم تعقلون)».

به عبارتی این آیه در عین هشدار به پرهیز از دوستی و مراوده صمیمانه با کفار، راه شناسایی مکنونات قلبی و نیات دشمنان را نیز بیان می‌دارد که باید با هوشمندی از میان سخنان دشمنان به این اسرار پی برد و این همان تعقل و تفکری است که خداوند در این آیه مؤمنان را به آن دعوت می‌کند.

پیرامون این آیه، حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی در تفسیر نور 15 نکته را برشمرده که به شرح ذیل است:
1ـ بيگانگان را مَحرم اسرار خويش قرار ندهيم. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ» وجود مستشاران خارجى در كشورهاى اسلامى، ممنوع است.
2ـ رازدارى، يك وظيفه‌ قطعى است. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»
3ـ هر مسلمانى هم كه مصداق‌ «دُونِكُمْ» باشد، نبايد محرم اسرار قرار گيرد، زيرا در ميان مسلمانان نيز افراد فتنه‌جو و جاسوس، كم نيستند. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُم»
4ـ ملاك دوستى و روابط صميمانه‌ مسلمانان با ساير جوامع بايد ايمان باشد. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»
5ـ دشمن در ضربه زدن به فكر و انديشه كوتاهى نمى‌كند. «لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا»
6ـ دشمنان با شگردهاى گوناگون با ما برخورد مى‌كنند: 1. فساد. «لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا» 2. فشار. «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» 3. نفاق. «ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ»
7ـ دشمنان خود را بشناسيد و هشيار باشيد، آنان ذره‌اى در توطئه و فتنه عليه شما كوتاهى نمى‌كنند. «لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا وَدُّوا ما عَنِتُّمْ»
8ـ اوامر و نواهى الهى، دليل و فلسفه دارد. اگر شما را از روابط صميمانه با دشمنان نهى مى‌كند، به خاطر آن است كه آنان در توطئه عليه شما كوتاهى نمى‌كنند. «لا تَتَّخِذُوا ... لا يَأْلُونَكُمْ»
9ـ از كوزه همان برون تراود كه در اوست. از دشمن انتظارى جز بغض و كينه‌ نيست. «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِم»
10ـ دشمنان خود را از تبليغات آنان بشناسيد. «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ»
11ـ روابط صميمى با دشمنِ توطئه‌گر، نشانه بى‌عقلى است. برخورد صميمانه، با افراد بى‌صفا، كم‌عقلى است. «ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ... إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ».
12ـ خداوند به درون همه آگاه است و نقشه‌هاى دشمنان اسلام را افشا مى‌كند. «وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَر»
13- دشمنان شما منافق هستند، ظاهر و باطن‌شان يكى نيست. «ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ»
14ـ خداوند با معرّفى روحيات دشمن، با شما اتمام حجّت كرده است. «قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ»
15- مؤمن بودن مسئله‌اى است و عاقل بودن مسئله ديگر، لذا در اين آيه خداوند به مؤمنان مى‌فرمايد: كفّار را محرم اسرار خود قرار ندهيد، اگر عقل داريد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ».

در مجموع می‌توان گفت معیار دشمن‌شناسی بر مبنای این آیه تلاش وافر برای ضرر و آسیب زدن به مسلمانان از طریق راهکارهای مختلف است. در واقع دشمن فقط با چهره سخت و تند خود در پی آسیب زدن به مسلمانان برنمی‌آید، بلکه گاهی با لبخند و وعده نیز همان هدف اصلی را دنبال می‌کند و این هنر و هوشمندی جامعه اسلامی است که درونیات شیطانی دشمن را از پشت لبخند‌ها و ابراز دوستی‌ها و از میان حرف‌های او دریابد.

انتهای پیام

captcha