به گزارش خبرنگار ایکنا؛ با توجه به ماهیت دانشگاه هنرهای اسلامی ـ ایرانی استاد فرشچیان و تلاش آن به منظور احیای هنرهای ایرانی که متأسفانه در شرایط کنونی به محاق رفتهاند، به نظر میرسد که یکی از حوزههای مورد نظر در این دانشگاه که میتواند در قالب رشتههایی آکادمیک به آن پرداخته شود، نگارگری با تمامی زیرمجموعههای آن اعم از تذهیب، گل و مرغ و ... باشد همچنان که خود استاد فرشچیان نیز از جمله شهیرترین استادان این عرصه هنری است و ما برای آینده دور یا حتی نزدیک نیاز به تربیت نسلی نواندیش برای ادوار آتی داریم.
اما در میان هنرهای سنتی ایرانی که عمدتاً قرار است در این دانشگاه شرح درسی برای آنها در نظر گرفته شود، برخی همانند نگارگری و تذهیب به جهت استفاده از مواد و متریال و فراهم آمدن ملزومات مورد نیاز به رشتههایی پُرهزینه شهره هستند و اگر قرار است این دانشگاه ورود جدی به آموزش چنین رشتههایی داشته باشد باید به استفاده از تمهیدات و ساز و کاری بر این مشکل فائق آید.
در مورد اینکه آیا دانشگاه هنرهای اسلامی ـ ایرانی استاد فرشچیان توان عملکردی مؤثر برای احیای هنر نگارگری به عنوان یکی از مظاهر هنر ایرانی و اسلامی را دارد یا نه، گفتوگویی با مجید فدائیان؛ کارشناس تذهیب، مُذَهِب و مدرس دانشگاه ترتیب دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
در کارنامه حرفهای مجید فدائیان علاوه بر پژوهش، تألیف کتاب در حوزه هنرهای اسلامی، نگارگری و تذهیب، عضویت در هیئت داوران دوسالانه تذهیبهای قرآنی که مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی آن را برگزار میکند نیز به چشم میخورد.
ـ تأسیس دانشگاه هنرهای اسلامی ـ ایرانی استاد فرشچیان در یک نگاه کلی چقدر میتواند در احیای هنرهای سنتی که روز به روز کمرنگ میشوند، مؤثر باشد؟
قطعاً افتتاح چنین دانشگاهی که گویا قرار است به شکل تخصصی به آموزش رشتههای هنرهای سنتی ایرانی بپردازد منجر به ایجاد یک حوزه ویژه در این عرصه میشود. به هر حال ما باید قبول داشته باشیم که حوزههایی همچون هنرهای سنتی ایرانی و آنچه ما آن را با عنوان کلی هنرهای تجسمی میشناسیم به ویژه در روزگار کنونی زیر سایه تأثیرات هنرهای غربی قرار گرفته و آنها به شدت این حوزه را تحت تأثیر و نفوذ خود قرار دادهاند و این دانشگاه به شرط اقدامی درست و اصولی میتواند تا حدود زیادی به این عرصه هنری جایگاهی تخصصی و علمی ببخشد.
ـ قرار است براساس تصمیمات اتخاذ شده و همچنین ضوابطی که در آئیننامه این دانشگاه به آن اشاره شده است، شکل تدریس رشتههای هنری در این دانشگاه از حالت آکادمیک متداول در دانشگاهها خارج شده و شیوه استاد و شاگردی مرسوم شود. نظرتان در این زمینه چیست؟
من از این موضوع مطلع نبودم اما حال که مطرح شد باید بگویم خیلی خوشحالم که شیوه رسمی آموزش هنرهای سنتی که در گذشته شاهد آن بودیم در قالبی آکادمیک دوباره مطرح شده است و باید بگویم که قاعدتاً در شیوه آکادمیک تفاوتهایی وجود دارد که در شیوه سنتی آموزش هنر شاهد آن نیستیم.
از گذشتههای خیلی دور شیوه سنتی آموزش مهارتهای هنری به شکل خانوادگی و اصطلاحاً سینه به سینه بوده است و معمولاً یک خانواده هنری به شکل موروثی این پیشه هنری را نسل به نسل ادامه میدادند. با این وجود در مورد دانشگاه استاد فرشچیان ایده من این است که شاهد یک شیوه تلفیقی در امر آموزش رشتههای هنری باشیم چرا که همواره پیشنیازهایی به شکل تئوریک در مورد مبانی هنرهای سنتی و هنرهای تجسمی وجود دارد که به شکل کلی میان آنها مشترک است و برای تأمین آن نیاز به گذراندن واحدهای درسی به شکل ترمیک دانشگاهی است لذا ما نباید حتی به جهت پرداختن به شیوه استاد و شاگردی در این دانشگاه به یکباره از شکل آکادمیک آموزش هنر فاصله بگیریم چرا که مبنای این شیوه سنتی آموزش صرفاً بر پایه ایجاد رابطه عاطفی و معنوی است که میان استاد و شاگرد شکل میگیرد، روابطی که اکنون کمتر در محیطهای دانشگاهی شاهد آن هستیم.
به جرئت میتوانم بگویم بسیاری از دانشجویان تنها بر مبنای رشتهای که در آن قبول شدهاند شروع به تحصیل میکنند و تمایل خاصی به رشته انتخابی خود ندارند اما باید به این نکته توجه کرد که برای کسب مهارت در یک رشته هنری باید یک فرد یک انگیزه ذاتی و علاقه درونی داشته باشد که استعدادهایش در آن زمینه ظهور و بروز یابد.
متأسفانه طی سالهای اخیر ما خودمان به عرصه هنری و به ویژه رشتههای هنری سنتی ایرانی ضربات جبرانناپذیری وارد کردهایم و در یک رقابت کاذب به دنبال ارائه آمارهایی هستیم که به این واسطه گوی سبقت را از دیگر رقبا ربوده و بتوانیم خود را به نوعی مطرح کنیم در حالیکه چنین رویکردی موجب یک نوع انتقال سطحی و کمعمق دانش هنری به هنرجویان میشود و نتیجه اینکه پیامدهای فاجعهبار آن را در عرصههای گوناگون هنری شاهدیم. به طور مثال انجمن خوشنویسان با جذب هنرجویانی در یک محدوده زمانی مشخص اقدام به معرفی خروجیهای خود با گذراندن دورههای آموزشی خود و صدور مدرک و گواهینامه میکند غافل از اینکه آیا آنها مهارت لازم را فراگرفتهاند و حتی در صورت مهارت آیا اساساً بازار کار برای آنها مهیا شده است یا نه؟ در یک کلام باید به این نکته تأکید کنم که ما نباید کیفیت آموزش در رشتههای گوناگون هنری به ویژه هنرهای سنتی را قربانی ارائه آمار کنیم. برای رفع این نقیصه، راهکار مؤثر آن است که به غربالگری از میان متقاضیان به دنبال جذب هنرجویانی باشیم که پیشزمینه لازم برای آموزش و کسب مهارت لازم در رشته هنری مورد علاقه خود را داشته باشند. کاری که در گذشته نهچندان دور شاهد آن بودیم که اغلب دانشکدهها، آزمون ورودی و کنکور مختص به خود را داشتند و مجموعهای از مؤلفهها همچون اطلاعات پایهای تئوریک و مهارت ابتدایی خلق اثر، شرط لازم ورود آنها به دانشکده و گذراندن دوره دانشگاه بود.
ـ دانشگاه استاد فرشچیان چگونه میتواند در کشف و آموزش استعدادهای واقعی رشتههای هنری، مؤثر باشد؟
غالباً چون رشتههای هنری پُرخرج بوده و هزینه تحصیل در آنها ارقام بالایی را طلب میکند لذا باید گفت اغلب این رشتهها در سیطره دانشجویان متمول و پولدار قرار دارد و قشر متوسط و ضعیف جامعه از نظر مالی و اقتصادی حتی با دارا بودن استعداد و خلاقیت هنری درخور قادر به تحصیل و بروز توانمندیهای خود در این رشتهها نیستند؛ به نظر من باید در صورت دایر شدن چنین دانشگاهی، این مرکز آموزش عالی با رعایت عدالت به دنبال افراد مستعد در این عرصههای هنری باشد و زمینه را برای جذب آنها به امر آموزش فراهم کند.
در مورد برخی از رشتههای هنری همچون نگارگری و تذهیب باید رعایت عدالت با جدیت بیشتری صورت گیرد و حمایت درخوری از هنرجویان انجام شود چرا که اگر قرار باشد مواد انجام کارهای کارگاهی در دسترس نباشد قطعاً اثری در این زمینه تولید نخواهد شد، البته اگر به دنبال مواد اصلی برای خلق آثار باشیم نیاز به عناصری همچون طلا و لاجورد داریم که هنرجویان از تأمین هزینههای آن عاجز خواهند بود.
ـ مسئله دیگری که بتوان به آن، به عنوان مانعی پیشروی آموزش رشتههای هنری در این دانشگاه اشاره کرد، چیست؟
در مورد سایر رشتههای هنری نمیدانم اما در مورد رشته نگارگری و تذهیب مشکل اساسی پیش رو این است که واقعاً با فراهم آمدن همه ملزومات به منظور دایر کردن کلاس و کارگاههای این دانشگاه، چه کسی قرار است در آنها تدریس کند؟! شاید منظور من، این طور برداشت شود که بسیاری از هنرمندان پیشکسوت در عرصه نگارگری به دلیل کهولت سن قادر به تدریس نباشند که البته آن هم درست است اما مشکل اصلی این است که بسیاری از فعالیتهای صورت گرفته در عرصه نگارگری و تذهیب از اصالت نخست خود خارج شده و تبدیل به وجهی تزئینی و تجملاتی شدهاند و اتفاقاً هنرمندان نسل جدید فعال در این عرصه نیز با وجود دارا بودن تخصص اما قائل به همین جنبه تزئینی و تجملاتی آن هستند در صورتیکه اصالت هنر نگارگری و تذهیب تأکید برجنبههای کاربردی آنهاست و باید علاوه بر تغییر نگرش در میان اساتید این رشتهها، شرایطی نیز فراهم شود که آنها در صورت تدریس در دانشکدههای مرتبط با چنین رشتههایی، نگرش هنرجویان را نیز به سمت اصالت وجودی چنین هنرهایی متمایل سازند.
ـ برای تأمین جنبه تئوریک و پرداختن به مبانی نظری هنرهای سنتی آموزش داده شده در این دانشگاه آیا منابع و مراجع مکتوب به قدر کافی وجود دارد؟
بله، منابعی وجود دارد به ویژه در شرح نکات تکنیکی و شیوههای طراحی مختص رشته نگارگری هر چند که همچنان غلطهای رایجی نیز در آنها دیده میشود و البته بیشتر منابع در این زمینه به زبان خارجی است که نیازمند ترجمه خوب و کاربردی آنها به منظور طرح در کلاسهای آموزشی هستیم. علاوه بر اینها باید نکات به شکل جزء به جزء مورد توجه قرار گیرد. نگارگری یک عنوان کلی که بتوان ذیل آن نکاتی را به هنرجو آموزش داد نیست. کاغذسازی، آشنایی با رنگ و مواردی از این دست هر کدام تکنیک، فنون مجزا و منحصر به خود دارد که مورد توجه در جریان آموزش این هنر قرار گیرد. مثلاً در مورد تذهیب همانطور که اشاره شد ما رنگهای ویژهای در خلق آثار این رشته داشتیم و البته بنا به دلایلی امروزه دیگر تذهیب آن هویت سابق خود را که رنگ یکی از شناسههای آن بود از دست داده است چرا که به زیر چاپ رفتن آثار تذهیب موجب می شود که آثار تکثیر شده از نظر هویت و اصالت با اثر اوریجینال فاصله زیادی بگیرند. این موارد و نظایر آن باید مورد توجه مسئولان دانشگاه در روند آموزش هنرجویان قرار گیرد.
گفتوگو از امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام