لزوم بررسی ردپای «مقتل‌الحسین»ابومخنف در تاریخ‌نگاری‌های گوناگون اسلامی
کد خبر: 3748046
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۰
در نشست بررسی کتاب «وَقعَةُ‌الطف» عنوان شد؛

لزوم بررسی ردپای «مقتل‌الحسین»ابومخنف در تاریخ‌نگاری‌های گوناگون اسلامی

گروه ادب ــ اثری از کتاب «مقتل‌الحسین» منتسب به ابومخنف وجود ندارد اما در برخی از تاریخ نگاری های اسلامی و از همه مهمتر تاریخ طبری مفصل به گزارش‌های او در مورد واقعه عاشورا اشاره شده است، با این وجود در بررسی نظرگاه ابومخنف به واقعه عاشورا تنها نباید به تاریخ طبری بسنده کرد.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست هفتگی شهر کتاب، روز گذشته دوشنبه 26 شهریور اختصاص به ترجمه کتاب «وَقعَةُ‌الطف» نوشته محمدهادی یوسفی غروی داشت که حجت‌الاسلام والمسلمین محمد صادق روحانی آن را به فارسی برگردانده و توسط انتشارات طه منتشر شده است.

در این نشست که علاوه بر مترجم کتاب، علی بهرامیان و محمد اسفندیاری به عنوان کارشناسان منتقد حضور داشتند  و اجرای آن را علی‌اصغر محمدخانی به عهده داشت ابتدا حجت‌الاسلام روحانی؛ مترجم کتاب به ایراد سخن پرداخت و گفت: واقعه کربلا ظاهراً همانطور که برای جامعه شیعی مشخص است برای انسانیت هم مهم به نظر می‌رسد و در طول تاریخ پس از وقوع این حادثه، افراد زیادی در مورد آن صحبت کرده‌اند و از این بابت احساس می‌شود که این واقعه تاریخی از حیث پرداختن به آن به فربه‌گی رسیده باشد اما همچنان باید گفت که قدم‌ها و نکاتی در مورد پرداختن به این واقعه وجود دارد که ناگفته باقی مانده است.

وی ادامه داد: به جرئت می‌توان گفت که قدیمی‌ترین فردی که پیگیری جریان عاشورا را کرده است و مانند یک کارآگاه به دنبال افراد و شاهدان عینی  این واقعه بوده و از آنها شرح ماوقع را برای نگارش گزارش خود درخواست کرده است ابومخنف نام دارد و به نظر می‌رسد که مهمترین انگیزه او برای پیگیری اصل واقعه عاشورا، کوفی بودن اوست که کنجکاویش را برانگیخته و این مسئله از این بابت برای او مهم بوده است که فاجعه عاشورا در حوزه استحفاظی کوفه و حاکمیت آن رخ داده است.

وی تأکید کرد: ابومخنف وقایع قبل و بعد از عاشورا را تقریباً تا سال 130 پیگیری می‌کند و آنچه که او گردآوری کرده است موجب می‌شود که پس از او مطالبش مورد عنایت و توجه افراد دیگر قرار بگیرد هرچند که در حال حاضر چیزی به عنوان کتاب و یا اصالت آن باقی نمانده است و نقلیات پس از ابومخنف از واقعه عاشورا همگی با واسطه بوده و از این میان تاریخ طبری در طرح تاریخ به ویژه عاشورا بیشترین استفاده را از ابومخنف و کتاب او که گویا «مقتل‌الحسین» بوده است و اکنون دیگر هیچ اثری از آن نیست استخراج کرده است و نکته جالب توجه اینکه وجود اهل سنت بودن طبری اما وی فرد منصف بوده و در اقتباس از مطالب ابومخنف جانب وفاداری را رعایت کرده است.

روحانی در ادامه افزود: در نجف و به خصوص در مورد مقتل‌الحسین منسوب به ابومخنف نکات زیادی وجود داشته است که براین اساس مطالب آن با نقلیات طبری در تعارض بوده و یوسفی که نگارنده این کتاب است از آنجا که دستی بر منبر داشته و با مطالعه مقتل را همواره بیان کرده است در جریان منبی با حضور مرحوم اسدالله مدنی تبریزی ایراداتی به مقتل ابومخنف وارد می‌شود که آن را مقتلی تحریف شده عنوان می‌کند و یوسفی به این واسطه به سراغ برخی از مجلدات همچون طبری، ارشاد مفید  و... می‌رود که از 50 سال پیش آن را پیگیری کرده و پس از 20 سال در سال 67 این کتاب در ایران به چاپ می‌رسد که پس از آن مجمع جهانی اهل بیت(ع) عهده دارد چاپ کتاب می‌شود.

این مترجم گفت: پیش از ترجمه من بر این کتاب، سه ترجمه دیگر هم  وجود داشته است که البته هر بار روند ترجمه موجب افت کیفی آن شده است و لذا من در ترجمه اخیرم بر این کتاب سعی در تصحیح متن نیز داشتم و لذا به همین مناسبت افراد در هر ماجرا و واقعه ای را مفصل توضیح دادم و شرح آن در پاورقی آمده است.

لزوم بررسی ردپای «مقتل‌الحسین»ابومخنف در تاریخ‌نگاری‌های گوناگون اسلامی

روحانی اظهار داشت: در بررسی متن اصلی کتاب به این مسئله برخورد کردم که برخی از نشانی‌های مؤلف دقیق نیست و لذا سایر منابع را نیز بررسی کردم و حتی آثار شیخ‌مفید را هم مورد مداقه قرار دادم و متوجه شدم که موارد اختلاف زیاد است، جامعه مدرسین نیز در این تطابق با من همراهی کرد و نهایتاً این کتاب نهایی شد که از سوی انتظارات طه به چاپ رسید.

این گزارش حاکی است در ادامه این نشست، علی بهرامیان؛ محقق و پژوهشگر در زمینه مقتل به ایراد سخن پرداخت و گفت: کمتر واقعه‌ای به اندازه عاشورا در تاریخ مورد تکرار قرار گرفته است و این حادثه از سوی مبلغان واقعه عاشورا از روی اسناد معتبر نقل شده است هر چند که گاه جعلیات و اکاذیبی نیز به آن وارد شده است.

بهرامیان ادامه داد: نکته حائزاهمیت در این زمینه اینکه در اغلب موارد وقایع خیلی دقیق نوشته شده است و کسانی از شیعیان در شهر کوفه یک اهتمام خاصی به جمع‌آوری آن واقعه داشته‌اند و البته یکی از منابع مطرح شده در این راستا مطالب اخباریون و مورخانی بوده‌اند که در سده اول هجری راجع به آن کتاب نوشته‌اند که نمونه مشخص آن کتاب «مقتل‌الحسین» بوده است.

این پژوهشگر تصریح کرد: در تدوین کتب مقاتل دو نوه رویکرد وجود دارد یکی آنها که کلیت عاشورا را در کتاب خود گنجانده بودند و دیگر طبقه‌ای که ما آنها را اخباری می‌شناسیم و مسائل را به شکل موضوعی می‌دیدند و آثار خود را براساس موضوعات پیش آمده در جریان واقعه می‌نوشتند.

وی با اشاره به اینکه اغلب مقاتل در اوایل عصر عباسی نوشته شده‌اند گفت: شکل نگارش این آثار سماعی بوده است یعنی معمولاً از افرادی که شاهد عینی این واقعه بوده‌اند و از منابعی موثقی در جریان آن قرار گرفته بودند سؤال شده و اخبار آن جمع‌آوری شده و در قالب یک موضوع به نگارش درمی‌آمدند تا اینکه اساساً تاریخ‌نگاری در فرهنگ اسلامی شکل می‌گیرد و اشخاصی همچون محمد جریر طبری و بلاذری به تاریخ‌نگاری اسلامی می‌پردازند و آنها برای نخستین بار از مواد اولیه حاصل از کار اخباری که پیشتر اخباریون آن را به انجام رسانده بودند در تألیف کتاب‌های خود استفاده می‌کردند.

بهرامیان تأکید کرد: تفاوتی در شیوه نگارش اشخاصی همچون طبری و بلاذری وجود دارد؛ طبری بر مبنای سال‌شمار به نگارش تاریخ خود پرداخته است که این امر تقریباً تا زمان مرگ او ادامه پیدا می‌کند و با استناد به روایت معروف تاریحی طریقه و سبک نگارشی خود را در تدوین اخبار وارد می‌کند اما بلاذری به شیوه انسابی، تاریخ‌نگاری کرده و روایت‌های تاریخی را که از زبان دیگران شنیده را با ذکر نسبت و جایگاه آنها ذکر کرده است.

این کارشناس تاریخ اسلام گفت: در مورد شخصیت ابومخنف باید گفت که او محب اهل بیت(ع) بوده است و هرچند که از احوال و زندگی او در کوفه سندی در دست نیست اما اینگونه به نظر می‌رسد که انسان وجیهی بوده است و درست در دوره انتقال قدرت از اموی به عباسی مشغول به نوشتن «مقتل‌الحسین» می‌شود.

بهرامیان ادامه داد: در آن زمان عباسی هنوز مذهب سیاسی روشنی نداشته است اما به واسطه آنکه بسیاری علاقه‌مند بودند که سیاه کاری و ظلم‌های بنی‌امیه را بیش از پیش برجسته کنند لذا زمینه و مجال منابی برای ابومخنف پدید می‌آید که بسیار به این ددمنشی و سفاکی بنی‌امیه در مورد واقعه عاشورا بپردازد.

وی افزود: ابومخنف در تألیف و تدوین اثر خود  نقل قولی از سلسله راویان را می‌آورد حتی آنهایی که در سپاه مقابل کاروان امام حسین(ع) قرار داشتند و تا این حد به جزئیات پرداخته و به ریشه‌یابی دلایل روی دادن این واقعه و اینکه چگونه می‌شود که ابن زیاد در کوفه سر کار می‌آید و سپاه عظیمی درست می‌کند که تنها نواده ذکور پیامبر(ص) را اینگونه به شهادت برسانند، مطالبی را ذکر می‌کند.

این کارشناس تاریخ اسلام در ادامه گفت: با وجود اینکه روایت ابومخنف به نسبت سایر مداخل تاریخی از واقعه عاشورا دقیق است اما همانطور که اشاره شد کتابی از او در دست نیست و اغلب گزارش‌های تاریخی او را باید در تاریخ طبری جست اما انتقال این اطلاعات از زبانی به زبان دیگر با توفیق چندانی روبرو نبوده و معمولاً مسائلی گنگ روی زمینه باقی می‌ماند اما در ترجمه اخیر که از روی کتاب «وقعة‌الطف» صورت گرفته است شاهد هستیم که مترجم در پاورقی توانسته تا حدود زیادی این ابهامات را برطرف ساخته و توضیحی در مورد آنها و برخی از منابع مرجع ارائه نماید.

بهرامیان با تأکید بر این موضوع که ابومخنف به جزئیات این واقعه نیز بسیار توجه داشته است گفت: به طور مثال در زمینه نامه‌نگاری اهالی کوفه به امام حسین(ع) با سه نوع نامه روبرو هستیم یکی نامه‌هایی که شیعیان قدیمی نوشته اند و در آن عبارات دینی به چشم می‌خورد و دوم نامه‌هایی که بسیار کوتاه هستند و در آن حسین بن علی(ع) به عنوان امام و راهبر خطاب قرار گرفته است و سومین نامه که از سوی برخی همچون شبث بن ربعی نوشته شده است هیچ گونه معانی دینی به کار نرفته است و نکته جالب توجه که برداشت از «مقتل‌الحسین» ابومخنف است اینکه سیدالشهدا(ع) نامه‌ای در جواب به نامه دسته اول مرقوم می‌دارند.

وی در پایان سخنان خود گفت: البته نگارنده کتاب «وقعة‌الطف» در پرداختن به این جزئیات تنها به تاریخ طبری استناد کرده است در حالیکه در مورد «مقتل‌الحسین» ابومخنف همانطور که اشاره شد هم بلاذری و هم واقدی به مطالبی اشاره کرده‌اند  که در این کتاب از آنها صرفنظر شده است و لذا  بهتر است عنوان این کتاب را بازسازی مقتل‌الحسین به روایت طبری نامگذاری کنیم.

این گزارش حاکی است در ادامه این نشست محمد اسفندیاری؛ دیگر کارشناس حاضر نیز با اشاره به اهمیت کتاب «مقتل‌الحسین» ابومخنف که اصل آن از بین رفته است و تنها در تاریخ طبری و دیگر تاریخ نگاری‌های اسلامی شاهد آن هستیم گفت: کتاب ابومخنف از جمله تک‌نگاری‌هایی بوده است که در سه قرن متوالی اول، دوم و سوم قمری به نگارش درآمده‌اند اما اغلب آنها از میان رفته‌اند و تنها منبعی شده‌اند که بعدها در تاریخ نگاری شاهد اشاراتی به آنها باشیم.

لزوم بررسی ردپای «مقتل‌الحسین»ابومخنف در تاریخ‌نگاری‌های گوناگون اسلامی

اسفندیاری تصریح کرد: ابومخنف متوفی به سال 157 هجری قمری است اما تا تقریباً سال 132 هجری به ثبت وقایع تاریخی پرداخته است که البته در سال‌های آخر نیز این ثبت تاریخی هر اندازه که از واقعه عاشورا فاصله می‌گیرد، گزیده بوده و از آن طول و تفصیلی که در ابتدا به آن اصرار داشته است کاسته می‌شود.

وی با اشاره به اینکه ابومخنف مود اعتماد شیعه و سنی است و هرچند که در مورد مذهب او همچنان شک و شبهه وجود دارد گفت: در پیشگفتار مؤلف این کتاب که مترجم را نیز دچار سردرگمی کرده است اشاره به این شده است که او شیعه محترق بوده، مترجم هم این عبارت را شیعه متعصب و تندرو ترجمه کرده است که این اطلاق تا حدود زیادی غلط است و بهتر بود در ترجمه این عبارت عوان شیعه آتشی و فردی که علاقه‌مند است حقانیت در مورد امامان شیعه ذکر شود، عنوان می‌شد.

اسفندیاری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مقتل‌الحسینی که از فردی مجهول موجود است و آن را به ابومخنف نسبت می‌دهند گفت: مطالب این مقتل‌الحسین در تعارض با مطالب ابومخنف اشاره شده در برخی تاریخ‌نگاری‌هاست و به نظر می‌رسد که این کتاب در قرن ششم هجری تدوین شده باشد.

گزارش از امیرسجاد دبیریان

انتهای پیام

    

  

  

 

 

 

 

 

 

 

 

  

    

 

 

captcha