همه چیز فدای هدف!
کد خبر: 3654874
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۸

همه چیز فدای هدف!

ریشه و اساس جامعه‌های بزرگ همان اجتماعات کوچک است،هنگامی که چند جامعه کوچک(مثلا خانواده)دور هـم جـمع می شوند‌.بدین وسیله‌ پایه اجتماع بزرگ نهاده می شود، روی این حساب پایه اصلاحات بزرگ روشن می شود و معلوم می شود که مرگز همه گونه تصفیه و اصلاح همان محیط های کوچک است،تا این مراکز سـروسامانی پیـدا‌ نکند‌،قدم‌ اصلاحی به منزله یک امر محالی‌ است‌ که‌ به نتیجه نمی رسد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) تبیان نوشت: «یا‌ ایها‌ الذین‌ آمـنو لا تـتخذو آبـائکم و اخوانکم اولیاء ان استحبو الکفر علی الایمان و من یتولهم منکم فاولئک‌ هم الظالمون: ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه پدران و برادران شما کفر را بر‌ ایمان ترجیح دادند، آنان را‌ دوست‌ مدارید،و کسانی که آنـها را(با این حال)دوسـت بـدارند ستمکارانند.

کسانی که ارتباط‌ خـود‌ را‌ بـا اقوام خود که خدا دستور داده‌ است‌ که‌ با‌ آنها‌ ارتباط‌ برقرار کـنیم،قـطع نمایند آنان مفسد و زیانکارانند، و عـلت مـفسد بـودن آنها روشن اسـت زیـرا با گسستن روابط خـویشاوندی ضـربت محکمی به اتحاد و یگانگی اجتماع وارد می‌گردد.

24-قل ان کان اباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله‌ و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی الله بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین:بگو هـرگاه پدران و فرزندان و برادران و همسران و خویشان شما،و ثروتی که اندوخته‌اند و تجارتی که از کساد آن می ترسید،و مسکن هائی که‌ مورد‌ علاقه شما است،(هرگاه اینها)از خدا و رسول و جهاد و مبارزه در راه او،محبوب تر و پسندیده‌تر است پس در انتظار فرمان الهی باشید (یـعنی گـروهی را برانگیزد که خدا را بر‌ همه‌ چیز مقدم بدارند)خدا فاسقان را هدایت نمی کند.
یک اجتماع کوچک
ریشه و اساس جامعه‌های بزرگ همان اجتماعات کوچک است،هنگامی که چند جامعه کوچک(مثلا خانواده)دور هـم جـمع می شوند‌.بدین وسیله‌ پایه اجتماع بزرگ نهاده می شود، روی این حساب پایه اصلاحات بزرگ روشن می شود و معلوم می شود که مرگز همه گونه تصفیه و اصلاح همان محیط های کوچک است،تا این مراکز سـروسامانی پیـدا‌ نکند‌،قدم‌ اصلاحی به منزله یک امر محالی‌ است‌ که‌ به نتیجه نمی رسد.
منظور از اجتماعات کوچک همان محیط های:فرهنگ،خانواده،بازار و...که هر کدام برای خود صنفی هستند و در تشکیل‌ تـمدن‌ و زنـدگی‌ دسـته جمعی دخالت تامه دارند.
اکنون گـفتگوی مـا در‌ پیـرامون‌ محیط خانوادگی است که اسلام در تحکیم و تثبیت آن اوامر مؤکدی صادر فرموده، ما برای روشن کردن ذهن خوانندگان‌، برخی‌ از‌ دستورات اسلام در ضـمن سـه فـراز بیان می نمائیم تا معلوم‌ شود که اسلام بـیش از سـایر ملل در تحکیم اوضاع خویشاوندی تلاش فرموده است و هرگاه در این دو‌ آیه‌ امر‌ می نماید که از پدر و مادر و خویشاندان کافر دوری نمائیم، روی عللی‌ اسـت‌ کـه صـلاح مجتمع را در آن دیده است.
1-پدر و مادر: بدون تردید این دو شخصیت رکن‌ مـهم‌ اجتماعند‌ از این لحاظ جائی که قرآن دستور می دهد که خدا را ستایش نمائیم‌، بلافاصله‌ دستور‌ می دهد که«والدین»را نیکی کـنیم:و قـضی ربـک الاتعبد و االایاه و بالوالدین احسانا :پروردگار تو‌(ای‌ پیامبر‌) دستور داده که جـز او کـسی دیگر را نپرستید،و به پدران و مادران نیکی کنید‌،در‌ جای دگر، چنین فرموده:ان اشکرلی و لوالدیک والی المصیر:ای بشر نسبت بـمن‌ و پدر‌ و مـادرت‌ سـپاسگزار باش،بازگشت تو به سوی من است.
امام ششم می فرماید:احترام به والدین افـضل کـارها‌ اسـت‌ و آن در ردیف جهاد در راه خداست،گذشته از این به حکم غریزه و فطرت‌ از‌ آنجا‌ که فرزند میوه این دوخـت و فـرع ایـن اصل است انسان یک نحو عطوفت و محبت فوق‌ العاده‌ نسبت‌ به والدین خود دارد،و مهروزی هر یک بـه دیگری عـامل بسیار سودمندی است که چرخ اجتماع‌ را‌ می گرداند‌.
ولی در محیط های مادی(مانند برخی از کشورهای غربی)کـه روابـط مـادی همه چیز را‌ تحت‌ الشعاع‌ قرار می دهد،قدرت این عامل بسیار کم شده،و عاطفه‌ ها و مـحبت ها بـه صورت قالب های‌ بی روح‌ در می آید حتی بنا به نقل بعضی از مطلعین:«خویشاوندی در اروپا از پدر و مادر تجاوز نمی کند‌»و شـاید‌ روزی بـرسد مـهر و علاقه و روابط خویشاوندی از میان آنان نسبت به فرزندان نیز‌ رخت‌ ببندد ولی در شرق که دامنه‌ی‌ تـمدن‌ غـرب‌ زیاد به آنجا کشیده نشده، این عامل به قدر‌ خود‌ باقی است و مهر فـرزندان بـه این دو رکـن بزرگ از فطرت و غریزه سرچشمه می گیرد‌ و اینکه‌ آنها عامل حیات و زندگی اند،ملاک‌ محبت‌ و علاقه نیست‌،ولی در‌ مـحیط های سـرمایه داری که همه حوادث‌ را‌ در جهان با منافع مادی تفسیر می کنند،و برای هر کـاری انـگیزه مادی‌ می خواهند‌،در این محیط پدر و مادر از‌ آن نظر مورد تکریمند‌ که‌ عامل سود و وسیله ی زندگی هستند‌ و لذا‌ با از بـین رفـتن این ملاک مظاهر محبت از دایره لفظ کنار نمی رود‌.
2-همسران‌: انسان روی غریزه جنسی و مـحتاج‌ بـودن‌ به شریک‌ در زندگی به‌ همسر‌ خود علاقمند اسـت، جـمله‌ تـاریخی‌ رسول اکرم درباره زن معروف است که آن حضرت فـرمود: المـرثة ریحانة لا قهرمانة زن گل‌ باغ‌ زندگی است قهرمان میدان اجتماع نیست‌.
3-خویشاوندان‌: علاقه بـه خویشاوندان‌ تـا‌ حدی‌ طبیعی است، و حفظ روابـط‌ قـومی در اسلام بـسیار مـستحسن، و قـطع ارتباط با خویشاوندان حرام است؛ اسـلام کـسانی را که‌ ارتباط‌ خود را با اقوام خود قطع‌ می کنند‌ مفسد‌ خوانده‌ و فرموده‌: و یـقطعون مـا امر‌ الله‌ به ان یوصل و یفسدون فـی الارض اولئک هم الخاسرون
خلاصه تـرجمه آیـه این است: کسانی که ارتباط‌ خـود‌ را‌ بـا اقوام خود که خدا دستور داده‌ است‌ که‌ با‌ آنها‌ ارتباط‌ برقرار کـنیم،قـطع نمایند آنان مفسد و زیانکارانند، و عـلت مـفسد بـودن آنها روشن اسـت زیـرا با گسستن روابط خـویشاوندی ضـربت محکمی به اتحاد و یگانگی اجتماع وارد می‌گردد.

امام ششم می فرماید:احترام به والدین افـضل کـارها‌ اسـت‌ و آن در ردیف جهاد در راه خداست،گذشته از این به حکم غریزه و فطرت‌ از‌ آنجا‌ که فرزند میوه این دوخـت و فـرع ایـن اصل است انسان یک نحو عطوفت و محبت فوق‌ العاده‌ نسبت‌ به والدین خود دارد،و مهروزی هر یک بـه دیگری عـامل بسیار سودمندی است که چرخ اجتماع‌ را‌ می گرداند‌.

شان‌ نزول آیه‌ها
آیاتی که تا حال درباره ی آنـها در شـماره‌های پیش سخن گفته‌ایم علت مبارزه بـا مـشرکان را روشن سـاخت،و نـقطه تـردیدی برای مسلمانان باقی نـگذارد،آخرین بهانه برخی از مسلمانان‌ زمان‌ نزول این آیات این بود که مشرکان«مکه»و اطراف خـویشاوندان مـا هستند و نبرد با خویشاوندان کاریست بـسیار سـخت،عـلاوه طـرد آنـان از«مسجد الحرام»و جـلوگیری گـردن از ورود آنها‌ به‌«مکه»موجب رکود بازار تجارت ما می گردد،و خانه‌های زیادی که برای زائران«مکه»اجاره داده مـی شد بـر اثـر مزاحمت از قدوم مشرکان، از جیز‌ استفاده‌ می افتد، عـلاوه بـر ایـن بـرای‌ مـبارزه‌ در راه خـدا و جهاد با مشرکان بایست از تجارت و مسکن دست کشید،و این کار لطمه‌ای فوق‌ العاده‌ای بر زندگی و منافع و راحت‌ طلبی ما می زند.
اینها بهانه هائی‌ بود‌ که برخی از مردم‌ ضعیف‌ الایمان آنـها را دستاویز قرار داده و بدین وسیله در تضعیف سپاه مسلمانان می کوشیدند،آیات فوق به منظور بیدار کردن مسلمانان،و پاسخ دادن به گفتار آنها نازل گردیده است هدف آیات این است‌ هرگاه‌ علاقه به پدران،و فرزندان، و زنان و امـوال و مـساکن،شما را از جهاد و یاری خدا باز بدارد،در چنین صورت بایست در انتظار یک گرفتاری فوق‌ العاده‌ای باشید،و جمله: فتربصوا حتی یاتی الله بامره؛ کنایه‌ از‌ همین معنی‌ است،و آیه 52 از همین سوره این جمله را روشن‌تر مـی سازد چـنانکه می فرماید: و نحن نتربص بکم ان‌ یصیبکم الله بعذاب من عنده او بایدینا :ما در انتظار آن‌ هستیم‌ که‌ عذابی از ناحیه خدا یا بوسیله ما به شما بـرسد،ایـن آیه در صورتی می تواند گواه تـفسیر آیـه ‌‌پیش‌ باشد که مخاطب با آن منافقان به ظاهر مسلمان باشند.چنانکه سیاق آیات آن را‌ نیز‌ نشان‌ می دهد.
جمله پیش احتمال دیگر نیز دارد،و آن اینکه،هرگاه شـما در انـجام دادن دستورات‌ خدا تقاعد ورزیـد در انـتظار آن باشید که خدا گروهی که ثابت و پایدارند‌ برانگیزد.
چنانکه می فرماید:یا‌ ایها‌ الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فوق یاتی الله بقوم یحسبهم و یحبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین یـجاهدون فـی سبیل الله مائده 54:کسانی که ایمان آورده‌اید!هرگاه کسی از‌ شما از دین خدا روگردان شود،به زودی خدا گروهی را بر می انگیزد که خدا آنها را دوست می دارد و هم آنها خدا را، نسبت به مؤمنان مهربان و خـاضع،و بـه کافران سنگین و سـرگردان هستند‌؛در‌ راه خدا مبارزه می نمایند و...
نتیجه
هدف آیه‌ها هیچ گاه این نیست که مردم را به سوی بی‌ مهری سوق دهد. زیـرا شما بیانات مختصری را از اسلام درباره علاقه به اقوام و خویشاوندان،و در‌ درجه‌ اول پدران و فـرزندان خـواندید؛بـلکه مقصود اینست که مردان با ایمان نبایست در علاقه خود نسبت به اقوام و بستگان و ثروت افراط کند،و آنها را بر خـدا ‌ ‌و دسـتور پیامبر و مجاهد در راه‌ خدا‌ مقدم بدارند،آنان مقامی دارند،خدا و رسول او مقام دیـگری، اسـلام بـا کمال صمیمتی که نسبت به تشکیل خانواده نشان داده و پیروان خود را مأمور ساخته که از اصول‌ طـبیعی‌ و عقلانی‌ و مرامس معموله به خویشاندان پیروی کنند‌،ولی‌ هرگاه‌ حب به مراتب فوق بـاعث گمراهی شود،او اجازه نـداده اسـت که مرد با ایمان از این محبت فطری الهان گرفته، و از‌ سخن‌ آنان‌ پیروی نماید،چنانکه می فرماید:و ان جاهداک علی ان‌ تشرک‌ بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما
هرگاه پدر و مادر اصرار ورزند که تـو نسبت به من (خدا) شرک‌ ورزی‌ و چیزی‌ بگوئی‌ که بانبه آن علم نداری، هیچ گاه از قول آنان پیروی مکن‌، عوامل هشتگانه‌ای که آیه دوم از آنها به این ترتیب نام برد:پدران،فرزندان،برادران،همسران،خویشاوندان،ثروت،تجارت و مساکن‌.در‌  مـایه سعادت و اساس تمدن انسان است،با این همه،چه بسا مایه‌ هلاک‌ و بدبختی بشرند،گاهی بر اثر افراط در مهرورزی،نیک فرجامی و حسن‌ عاقبت را از دست می دهند.
در آیه‌ نخستین‌ دستور‌ داد،که پدران و برادران مشرک خود را ولی خـود اتـخاذ نکنید، و نامی‌ از‌ بقیه ی اصول هشتگانه نبرد،علت آن روشن است زیرا،ولایت در انظار مردم غالبا مال‌ پدران‌ و برادران‌ است،و لذا فرمود این آنها را(هرگاه کافر باشند)برای خود ولی و اولی به تصرف‌ اتحاذ‌ نـکنید، زیـرا آنان با داشتن چنین منصبی همه‌گونه ضربات بر افکار شما وارد‌ می کنند‌،و هدف‌ آیه‌ای دوم اینست که علاقه باین امور شما را از پیروی از قول خدا‌ و رسول‌ او باز ندارد،و مسلما محبت فطری انسان مـنحصر بـه یکی و دو تـا نیست بلکه تمام‌ آن‌ امـور‌ مـورد عـلاقه انسان است.منبع:
«درس هایی از مکتب اسلام » تير 1340، سال سوم - شماره 5
captcha