به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ، پدر شهید مدافع حرم سعید سامانلو در یادواره شهدای هیئت متوسلین به قرآن و اهل بیت(ع) گفت: پسر من از دوران نوجوانی مراقب غذایی که میخورد بود و از همان دوران از محضر اساتید اخلاق قم بهرهمند شد و تهذیب نفس کرد و خود را ساخت تا به مقام شهادت رسید.
وی ادامه داد: مهمترین مشخصه این شهید بزرگوار، تزکیه نفس بود، او از محضر پنج تن از اساتید و علمای اخلاق بهرهمند شد که اولین آنها علامه حسنزاده آملی بود، سپس در درس اخلاق حضرات آیات مصباح، توکل و جاوادن شرکت کرد و کتابهای بسیاری در رابطه با تزکیه و اخلاق خریداری و مطالعه میکرد؛ یکی از وصیتهایش این بود که حالات عرفانی خود را بیشتر کنید، در درس اخلاق بزرگان شرکت و از سخنان لغو و بیهوده پرهیز کنید.
سامانلو با اشاره به دستنوشتهای از پسرش که آنرا در 13 سالگی نوشته و خود را شهید معرفی کرده بود، بیان کرد: در این دستنوشته آمده است «عکس دوره اول راهنمایی شهیدسعید سامانلو است که خداوند از سر تقصیراتش بگذرد و بر او رحم کند که در این دنیای وانفسا چیزی جز خوردن و خوابیدن نفهمید و رفت ولی برای رضای خدا او را از یاد نبرید و برایش دعا و طلب مغفرت کنید که نیازمند دعاهای شماست، عزیزانم توصیهای میکنم، توصیهای که خداوند فرموده و رسولش بازگو کرده و ائمه اطهار(ع) بر آن تأکید داشتهاند و آن چیزی نیست جز اتقو الله... از خدا بترسید و تقوی پیشه کنید، حتی خداوند خود را در قرآن متقی معرفی میکند، به امید روزی که یار ظهور کند و جهان را مملو از عدل و داد کند. شهید فی سبیل الله العاصی الاحقر هیچ بن قنبر بن هیچ».
وی در ادامه افزود: امام خمینی(ره) در بارگاه امام رضا(ع) خطاب به حاج حسنعلی نخودکی فرمودند که تو را به این امام رضا، اگر کیمیا (علم) داری به ما هم بده؟ حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن آن نکرد بلکه به امام(ره) فرمودند اگر ما کیمیا به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول میدهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟ امام خمینی(ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان میبارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند نه نمیتوانم چنین قولی به شما بدهم. حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام(ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود حالا که نمیتوانید کیمیا را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد میدهم و آن اینکه بعد از نمازهای واجب یک بار آیةالکرسی را تا «هو العلی العظیم» میخوانی و بعد تسبیحات فاطمه زهرا(س) را میگویی و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را میخوانی و بعد سه بار صلوات میگویی «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و بعد سه بار آیه مبارکه «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» (سوره طلاق/ آیه ۲ و ۳) را میخوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.
این پدر شهید در ادامه به خاطرهای از علامه محمد تقی جعفری(ره) اشاره کرد و گفت: برخی از جامعهشناسان برتر دنيا در دانمارک جمع شده بودند تا پيرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع اين بود «ارزش واقعی انسان به چيست؟»، هر كدام از جامعهشناسان، سخنانی گفته و معيارهای خاصی ارائه دادند؛ هنگامی كه نوبت به ایشان رسيد، گفت اگر میخواهيد بدانيد يک انسان چقدر ارزش دارد، ببينيد به چه چيزی علاقه دارد و به چه چيزی عشق میورزد. كسی كه عشقش يک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. كسی كه عشقش ماشين است، ارزش او به همان ميزان است؛ اما كسی كه عشقش خدای متعال است، ارزش او به اندازه خداست. علامه اين مطلب را گفت و پايين آمد. وقتی جامعهشناسان سخنان او را شنيدند، براي چند دقيقه روی پای خود ايستادند و كف زدند. هنگامي كه تشويق آنها تمام شد، علامه دوباره بلند شد و گفت عزيزان، اين كلام از من نبود، بلكه از شخصي به نام حضرت علی(ع) است؛ آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمايند «قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُه؛ ارزش هر انسانی به اندازه چيزی است كه دوست میدارد».
در ادامه، این مجلس معنوی به شمیم عطر شهید گمنام دفاع مقدس معطر شد و با مرثیهسرایی مادحین اهل بیت(ع) مهدی شعبانی، محمد محمدیزاده، سعید شعبانی و علی شعبانی ادامه و
در پایان ختم کامل قرآن کریم به روح منور حضرت سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش هدیه شد.
حجت شعبانی