آیتالله سیدمحمد ابنالرضا، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، درباره شخصیت استاد انصاریان عنوان کرد: خاندان انصاریان، یکی از خانوادههای اصیل، ریشهدار و مطرح در خوانسار بوده و است. جدّ اعلای آنان شیخ ابا عدنان است که شخصیتی بزرگ و از عرفای شیعه بوده که نسبشان به جابربن عبدالله انصاری میرسد، که نشانگر اصالت خانوادگی غنی ایشان است. این خاندان چون اشخاص بزرگ و محترمی بودند به «خاندان شیخ» معروف هستند، پدر استاد حسین انصاریان مرحوم حاج محمدباقر و عموهای ایشان مرحوم حاج محمدمهدی و حاج محمدصادق متدین و پاک و بی آلایش بودند. اخوان معظم ایشان نیز هر یک از نظر فضل و کمال مراتب بالایی دارند. آقازادههای ایشان عالم و فاضل و مدرس حوزه و موفق و نورچشمهای ما هستند و آینده بسیار درخشانی خواهند داشت.
این استاد حوزه در ادامه گفت: پدربزرگ ایشان مرحوم حاج میرزا رحیم بودند که به اعتبار همان خاندان شیخ به حاج شیخ معروف بودند. من از آقابزرگم مرحوم آیتالله حاج سیدمحمدعلی ابنالرضا شنیدم که میفرمود: حاج میرزا رحیم از مقدسان و معتمدان بازار خوانسار و خیلی مسئلهدان بود که مردم به او مراجعه میکردند و مسائل شرعیشان را از او میپرسیدند. مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ موسی خوانساری که فقیه بسیار برجسته و محرم اسرار مرحوم آقا سیدابوالحسن و مرحوم نائینی بودند نامههایی به حاج میرزا رحیم نوشتهاند که بررسی آنها جایگاه ایشان را بیشتر مشخص میکند و از نظر مادری نوه مرحوم حاج سیدمحمدباقر مصطفوی هستند که بسیار متدین، مهذب، پاک و بیآلایش بودند.
آیتالله ابنالرضا همچنین یادآور شد: استاد انصاریان فرمودند که پدرم من را خدمت مرحوم آیتالله حاج سیدمحمدعلی ابن الرضا میآوردند و خاطره زیارت وارثی که آقابزرگم شبهای جمعه به حالت ایستاده رو به قبله قرائت میفرمود را نقل میکنند که برای ایشان اثرگذار بوده است، کما اینکه پدربزرگ ایشان از شاگردان مرحوم آیتالله آقا میرزا محمود ابنالرضا جد ما بودند و در جلسات تفسیر و اخلاق و نیز نماز جماعتشان شرکت میکرد.
این استاد حوزه ادامه داد: این جایگاه خانوادگی ایشان و پاکی مادر و لقمه حلال پدر و توجه والدین به امور معنوی خصوصاً مجالس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و توجه به این مطلب که فرزندان را با محبت اهل بیت(ع) تربیت کنند و نیز ارتباط با اساتید و بزرگانی همچون مرحوم حاج شیخ علیاکبر برهان و حاج شیخ عباس طهرانی و الهی قمشهای و لالهزاری و دیگر اساتید باعث شکلگیری شخصیت ایشان شده است.
آیتالله ابنالرضا همچنین عنوان کرد: از نظر علمی نیز ایشان بسیار زحمت کشیده و کار کردهاند و از آثار ایشان مشخص است که عمیق و دقیق مطالب را بررسی کردهاند. نکته مهم آن است که حجاب معاصرت مانع از آشکار شدن شخصیت واقعی ایشان است. علمای طراز اولی چون مرحوم آیتالله العظمی آقا حاج سیداحمد خوانساری به خط و انشای خود و آیتالله العظمی آخوند همدانی و آیتالله العظمی میلانی و آیتالله حاج میرزا خلیل کمرهای برای ایشان اجازه علمی و روایی صادر فرمودهاند که بسیار جالب است. من صبحها قرآن را با ترجمه ایشان میخوانم و دقت میکنم و متوجه میشوم که در ترجمه خیلی دقت کردهاند و ترجمه مفاتیح و نهجالبلاغه و صحیفه هم همین گونه است.
وی در ادامه گفت: روشن است که هر کس در این وادی قدم بگذارد خیلی باید کار بکند. اهل علم اگر هر کدام فقط یک صفحه از این کتابها را بخواهند ترجمه کنند متوجه خواهند شد که چه مقدار دقت و پشتوانه علمی برای آن لازم است. دیگر آثار ایشان که هر کدام مزایای خاص خود را دارد مانند ترجمه اصول کافی که اخیراً مطلع شدم که انجام شده است و یا تفسیر قرآن کریم و تفسیر صحیفه سجادیه و دیگر آثار که همه این موارد برای فضل و کمال ایشان کافی است. هنگامی که این زحمات با حال معنوی و اهل ولاء بودن و راهیابی به این مقام و نوکری اهل بیت(ع) و به خصوص نوکری وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) انجام پذیرد، این دیگر یک استثنا میشود که کاشف است از این که ایشان مورد توجه خاص قرار گرفتهاند.
این مدرس ادامه داد: ایشان شخصیت جامعی در علوم و معارف حوزه است و در فلسفه و عرفان و فقه و اصول و قرآن و حدیث زحمت کشیده است. ثمره این زحمات در سخنرانیها و آثار ایشان کاملاً مشخص است، به ویژه که در بحثهای خود محور را آیه یا روایتی قرار میدهند و در کنار آن با استفاده از قرآن و عترت، معارف را به بهترین شکل بیان میکنند. به ایشان هم عرض کردم که «لذت میبرم که شما در هر منبری که تشریف میبرید، از این سبک استفاده میفرمایید». این بهترین برنامه برای بیان معارف است. البته باید توجه داشت که عمده توفیقات ایشان را من از همان حال و توسل و ذکر مصائب اهل بیت ایشان میدانم. این توسل با اخلاص است که موجب شده این دریچهها برایشان باز شود و سبب شده که قرآن و روایات را زیبا تفسیر و ترجمه کنند.
این استاد حوزه در بخش دیگری از سخنانش گفت: ایشان شخصیت اثرگذاری برای باز گرداندن خارج شدگان از مسیر دین بوده و است و افرادی بسیاری به دست ایشان توبه کردهاند. خیلی از بزرگان هستند که به حد مرجعیت هم رسیدند و از نظر فقاهت شاید افقه الناس هم باشند، اما نمیتوانند تماسی با هیچ کسی داشته باشند، اما این توفیق را خداوند به استاد انصاریان عنایت کرده است. خاطرهای در مشهد اتفاق افتاد و آن اینکه روزی به اتفاق ایشان از منزل مرحوم حاج آقا رضا انصاریان به سمت منزل ابوالزوجه آقای بنی هاشمی میرفتیم. بین راه ایشان گفتند که من در این خانه کاری دارم. جلوی آن منزل با شخصی صحبت کرد، بعد گفت: این آقا برای شرکت در دعای عرفه آمده است. روزی صدای منبر را شنیده بود و منقلب شده و خانواده او هم که اهل رعایت نبودند توبه کردهاند. اتفاقاً من هم در دعای عرفه شرکت کردم و آن شخص را نیز دیدم که حال التجاء و توجه به حضرت حق و انابه عجیبی داشت. برخی دیگر از دوستان ایشان که با ما نیز مرتبط شدند، میگفتند: ما توسط حاج آقا، هدایت شدهایم و هر چه داریم از حاج آقاست.
ایشان همچنین اظهار کرد: قابل توجه است که از مطالب ایشان، هم مبتدی استفاده میکند و هم منتهی. زمانی که ایشان در منزل ما به منبر میرفت، آقا بزرگم میگفت: برخی منبر عوامانه دارند و برخی منبر خاص، ولی منبر برخی دیگر خاص الخاص است؛ آقای انصاریان منبرهای خاص الخاص میرود. اما در عین حال که منبر خاص الخاص میروند، ولی مردم عوامی هم که پای منبر مینشینند استفاده خودشان را میبرند. این خیلی جالب و هنرمندانه است که تا کسی خود وارد نشود متوجه نمیشود. به نظر من ایشان در سخنرانی و ارائه مطالب صاحب یک مکتب است و با این مکتب افراد زیادی را تربیت کرده است و خیلی کم اتفاق میافتد کسی با ایشان باشد و تربیت نشده و متأثر از افکار ایشان نشده باشد. اگر جایگاه استاد انصاریان مشخص شود، در آن وقت جایگاه منبر حقیقی مشخص شده است و افراد بی مایه و بی سواد دیگر جایگاهی در این عرصه ندارند.
آیتالله ابنالرضا افزود: منبر ایشان منبر متعارف نیست، بلکه کلاس درس معارف وحیانی است که دارای مطالب ارزنده و تاثیرگذار و با آرایش هنرمندانه است و این حقیقت مهم درسی بزرگ برای حوزه است که جایش خالی است و حوزه باید دارای این گونه جایگاهی باشد. من مشهد مشرف بودم و خدمت ایشان رفتم و دیدم مشغول کار هستند و چهار دفتر جلوی ایشان است. تعجب کردم و گفتم «حاج آقا اینها چیست؟» گفت: «اینها مطالب منبر است». با تعجب پرسیدم: «مگر مینویسید؟» گفت: «بله من منبری را که ننویسم نمیروم»، گفتم: «یعنی شما تا حالا هر چه منبر رفتهاید نوشتهاید؟» گفت: «بله من تمام آنچه را که منبر میروم مینویسم»، بعد گفت: «میخواهی من دفتر خوانسار را بیاورم که ببینید من در آنجا چه گفتهام؟ من منبر تکراری نمیروم و این چهار دفتر برای چهار منبری است که در مشهد ایراد میشود». مسلماً جدیت در کار و کثرت مطالعه، رمزی از رموز موفقیت ایشان است که باعث تسلط بر مطالب و تکراری نشدن موضوعات سخنرانی است.
این استاد حوزه ادامه داد: در موارد مختلفی دقت و عمق کار ایشان را ملاحظه کردهام. زمانی ایشان در خوانسار و مشغول نوشتن تفسیر بود. با جمعی از فضلای حوزه خدمتشان رفتیم و عرض کردم: «آقا چه مینوشتید؟ میشود برای ما بگویید؟» فرمودند: «بله، برایتان بخوانم؟» گفتم: «بخوانید»، ایشان دفترشان را آوردند و مطالبی را که در همان روز نوشته بودند خواندند و متوجه شدم که نقد مطلبی از تفسیر المیزان است. گفتم: «اجازه بدهید من تفسیر المیزان را هم ببینم که مطلب چه بوده؟» در حضور فضلای دیگر مطلب تفسیر المیزان را بررسی کردیم و متوجه شدیم نقد ایشان بر تفسیر المیزان وارد است که البته ایشان با نهایت ادب تبیین زیبایی از موضوع نموده بود که برای من و همه حضار بسیار جالب و شیرین بود.
این مدرس حوزه در بخش دیگری از خاطراتش اظهار کرد: روز دیگری حجتالاسلام والمسلمین صابریان که در موسسه دارالعرفان مشغول بوده و بسیار دقیق و فاضل و ادیب و از همه جهت شایسته و از فارغالتحصیلان حوزه خوانسار نیز است در ایام تابستان به خوانسار آمده و مشغول کار تحقیق در حوزه بود. من در اتاقم مشغول کار بودم و ایشان هم در اتاق دیگری بود. سر زده پیش ایشان رفتم و گفتم «آقای صابریان چه کار میکنی؟» گفت: «مشغول ویرایش و تحقیق کتاب اهل بیت(ع) عرشیان فرشنشین هستم.» دیدم روایتی را مشغول کار هست که روایت دقیقی بود و حاج آقای انصاریان در آن کتاب آورده و ترجمه کرده بود. گفتم: «میشود این صفحه را به من بدهید؟» گفت: «بفرمایید». به اتاق خودم برگشتم. شاید نیم ساعت روی این روایت کار کردم که ببینم چیزی میتوانم تغییر دهم، دیدم نمیشود. خیلی خوشم آمد و خدا را شکر کردم. مسلماً کسی که برای اهل بیت تواضع میکند درها برایش باز میشود. عملاً هم مشخص است که هر چه ما به اهل بیت نزدیکتر شویم و خودمان را نسبت به آنها فروتن بدانیم و تواضع داشته باشیم، در عوض خداوند هم راهها را برایمان باز میکند. من واقعاً توفیقات بزرگی برای ایشان میبینم و همه هم در پرتو عنایات اهل بیت است.
آیتالله ابنالرضا بیان کرد: یکی دیگر از نکاتی که از آثار ایشان به دست آوردم و الهام گرفتم، مطلبی در کتاب زیباییهای اخلاق ایشان است که ضمن موضوعی، اخلاق را بستر اجرای احکام در جامعه معرفی کردهاند. مثلا رابطه کبر با ترک نماز، یا جود را با عبادات مالی و تواضع را با اقامه عباداتی مثل نماز و روزه و از این قبیل مسائل مطرح کردهاند که بعد که در جلسهای خدمتشان رسیدم از ایشان خواستم که به این موضوع به تفصیل پرداخته شود که مطلب بسیار مهمی است.
این استاد حوزه افزود: من از ایشان الهام گرفتم و در بحثهای خودم در ایام عاشورا استفاده کردم و دیدم خطبههای وجود مقدس آقا اباعبدالله چه پیامی دارد. آن وقت که حضرت خطبه خواندند و فرمودند: سکوت کنید، اما سکوت نکردند و بعد فرمودند: «ملئت بُطُونکم مِن الحَرام»، تذکر دادند در واقع مقصر اصلی که گوش نمیکنید این است که از لقمه حرام استفاده کردهاید یعنی لقمه حرام انسان را امامکش میکند و روی اعتقادات اثر میگذارد، یا حضرت در جای دیگری فرمودند: اگر انصاف به خرج بدهید و به حرفهای من گوش کنید، میفهمید که من مستوجب قتل نخواهم بود. معلوم میشود کسی که انصاف نداشته باشد، لجبازی میکند و امامکش میشود.
وی همچنین عنوان کرد: یکی از چیزهایی که ایشان خیلی بر آن تاکید دارد و جالب است، بیاختیار بودن ایشان در مصیبت اهل بیت به خصوص مصیبت آقا اباعبدالله است؛ دیگر خودش نیست و اگر آن حالت ایجاد شود دیگر کسی نمیتواند ایشان را کنترل کند. این حال را در مجالس عاشورای ایشان از طریق شنیدن صوت و نیز بعضی از مجالس در مشهد و قم و خوانسار که خدمتشان بودیم حس کردهام. هر مقداری که انسان به اهل بیت نزدیک شود، آن حضرات عنایت بیشتری میکنند. آنها اهل کرم هستند، ما فقط باید خودمان را نزدیک کنیم و نسبت به اهل بیت بیاختیار شویم، دیگر از خودمان چیزی نداشته باشیم و اراده و منیتی نداشته باشیم. ایشان نسبت به ائمه معصومین خصوصاً حضرت اباعبدالله همین حالت را دارند.
این استاد حوزه ادامه داد: پدرم، آیتالله حاج آقا مهدی ابنالرضا میفرمود: «شبی در عالم رؤیا حضرت سیدالشهدا را در چهره استاد انصاریان دیدم، حالت عجیبی بود که در ایشان بروز کرده بود.» محبت و علاقه به حضرت در گوشت و پوستشان جا گرفته است و این خود دلیلی مهم بر اثرگذاری کلام ایشان است. من خودم از کسانی هستم که ایشان روی من تاثیر گذاشت. من حدود سیزده سال داشتم که در معیت آقابزرگم به مشهد مشرف شده بودیم و در منزل یکی از شهروندان محترم مشهد که خوانساری بودند مهمان شدیم. صاحب خانه عبارتی از من سوال کرد من جواب دادم، از یکی دیگر از اقوام سوال کرد، او درست جواب نداد. صاحب خانه ما را تشویق به تحصیل علوم حوزوی کرد، بعد از جلسه به حرم مشرف شدم و از حضرت امام رضا(ع) خواستم که عنایتی کنند. هنگام مراجعت به خوانسار، استاد انصاریان در خوانسار سخنرانی میکرد، من هم در آن مجلس شرکت میکردم. با شنیدن مطالب اثرگذار ایشان تصمیم گرفتم که طلبه شوم.
آیتالله ابن الرضا بیان کرد: مباحثی که از ایشان پیرامون حضرات اهل بیت در سخنرانیها و کتابهایشان دیدهام و نیز مطالبی که پیرامون توجه به حضرت حق و توحید و اعتقاد به وحدانیت از ایشان شنیده یا خواندهام بسیار فنی و علمی است و با حال معنوی ویژهای بحث کردهاند. بحثهای زیبا و دقیق و شیوایی در مورد اهل بیت و دفاع از حضرت فاطمه زهرا(س) و امیرالمومنین نوشته و یا ایراد کردهاند و یا در رد وهابیت جزوهای از ایشان دیدم که در شبکه ولایت بحث کرده بودند که بسیار متناسب و دقیق بود. خصوصاً که استنادات بسیار قوی و دقیقی داشت، مجموعاً ایشان بسیار وارد و موثر و در هر بحثی که وارد میشود چون دستمایهاش را دارند و ملا هستند و پرمطالعه، خیلی زود میتوانند به نتیجه برسند، ایشان درس زیاد خواندهاند و محضر اساتید بزرگی را درک کردهاند، اما به همین بسنده نکرده و مطالعه زیادی در علوم مختلف داشتهاند که میتوان علاوه بر جنبههای علمی و تألیفات ارزنده به جلسات درسی تفسیر قرآن و نهجالبلاغه ایشان در حوزه علمیه قم اشاره کرد.
این استاد حوزه گفت: اجمال مطلب این که ایشان چون به خصوص وارد تفسیر قرآن و شرح روایات شده، از نظر علمی جایگاه خیلی بالایی پیدا کرده است و برای کسانی که توفیق بهره بردن از ایشان را دارند مطالب بسیار مهم و جدید و ارزندهای ارائه میکند. امیدوارم خداوند متعال به ایشان توفیق و طول عمر بدهد و به برکاتشان روز به روز بیفزاید. واقعاً طلاب و فضلا باید زندگی ایشان در تحصیل علم و اخلاص در عمل و توسل به اهل بیت و جدیت و کوشش و تلاش را الگوی خود قرار دهند که به حق میتوان گفت ایشان عالمی واله و شیدا و عاشق اهل بیت به خصوص حضرت سیدالشهدا است.